عوطب . [ ع َ طَ ] (ع اِ) سختی . (منتهی الارب ). داهیة. (اقرب الموارد). داهیه و بلا و سختی .(ناظم الاطباء). || لجه ٔ دریا، یا آب ساکن میان دو موج . (منتهی الارب ). لجه ٔ دریا، و یا جای مطمئن از دریا که میان دو موج باشد. (از اقرب الموارد)(از ناظم الاطباء). || نام درختی است . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.