کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عمدةالدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عمدةالدین
لغتنامه دهخدا
عمدةالدین . [ ع ُ دَ تُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن اسعدبن محمدبن حسین بن قاسم عطاری طوسی ، مکنی به ابومنصور و ملقب به عمدةالدین و مشهور به حفدة. فقیه شافعی نیشابوری در قرن ششم هجری . خاقانی قصیده ای در مرثیه ٔ این عمدةالدین دارد که یک بیت آن نقل میشود:ز ان...
-
عمدةالدین
لغتنامه دهخدا
عمدةالدین . [ ع ُ دَ تُدْ دی ] (ع اِ مرکب ) (از: عمدة + دین ) تکیه گاه دین . این ترکیب به عنوان لقب برای فقها و دانشمندان علوم دینی بکار میرفت .
-
جستوجو در متن
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) عمدةالدین . رجوع به ابومنصور حفده شود.
-
سرمری
لغتنامه دهخدا
سرمری . [ س ُرْ رَم َرْ ری ] (اِخ ) (696 - 776 هَ . ق .) یوسف بن محمدبن مسعودبن محمد عقیلی سرمری . از علمای حنبلی بود. وی در سامره (سرمن رأی ) متولد شد و در دمشق اقامت گزید.او راست : «غیث السحابة فی فضل الصحابة». «عمدةالدین فی فضل الخلفاء الراشدین »...
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) محمد عمدةالدین معروف به حفده بن اسعدبن محمدبن الحسین بن القاسم العطاری الطوسی نیشابوری واعظ و فقیه و اصولی . فقه در مرو از علی ابی بکر محمدبن منصور سمعانی پدر حافظ مشهور فراگرفت و سپس بمروالروذ از قاضی حسین بن مسعود فرّاء ...
-
شاشی
لغتنامه دهخدا
شاشی . (اِخ ) محمدبن احمدبن الحسین بن عمر الشاشی القّفال الفارقی ملقب به فخرالاسلام المستظهری ومکنی به ابوالعباس یا ابوبکر. وی در عصر خود رئیس شافعیه در عراق بود. در میافارقین بسال 429 هَ . ق . تولد یافت و به بغداد سفر کرد و از سال 504 هَ . ق . تا پا...
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) حفده . محمدبن اسعدبن محمدبن الحسین بن القاسم العطاری الطوسی الأصل معروف به حفده و ملقب به عمدةالدین فقیه شافعی نیشابوری . او فقیهی فاضل و واعظی فصیح و اصولی بود، به مرو نزد علی بن ابی بکر محمدبن منصور سمعانی والد حافظ مشه...
-
عمدة
لغتنامه دهخدا
عمدة. [ ع ُ دَ ] (ع اِ) عمده . آنچه تکیه نمایند بر آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تکیه گاه . ستون : و آن را عمده ٔ هر نیکی و سرمایه ٔهر علم و راهبر هر منفعت و مفتاح هر حکمت می شناسند.(کلیله و دمنه ). || آنکه بر وی تکیه کنندو کار سپارند. (منته...
-
انتظام
لغتنامه دهخدا
انتظام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) درکشیده و راست گردیدن مروارید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در رشته فراهم آمدن و اتساق مروارید. (از اقرب الموارد). در رشته کشیدن مروارید. (فرهنگ فارسی معین ). در رشته کشیده شدن چیزی بترتیب نیکو. (آنندراج ). بهم بازدوختن ...
-
بیضه
لغتنامه دهخدا
بیضه . [ ب َ / ب ِ ض َ / ض ِ ] (از ع ، اِ) مأخوذ از بیضة تازی بمعنی خاگ و خایه ٔ حیوانات . (ناظم الاطباء). و با لفظ افکندن وانداختن و بر سنگ زدن و دادن و نهادن و کشیدن مستعمل است . (آنندراج ). هر یک از دو غده ای که در حیوان نرهست و کار آنها تولید نط...