کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
علامة مائية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علامه تفتازانی
لغتنامه دهخدا
علامه تفتازانی . [ ع َل ْ لا م َ ت َ ] (اِخ ) سعدالدین مسعودبن عمر. حاشیه ای بر کشاف زمخشری نوشته است ، ولی آن را تمام نکرده و فقط تا سوره ٔ فتح نگاشته است (متوفی در سال 792 هَ . ق .). (کشف الظنون ). ونیز او را آثار دیگری است . رجوع به تفتازانی شود.
-
علامه توبلی
لغتنامه دهخدا
علامه توبلی . [ ع َل ْ لا م َ ت َ ب َ ] (اِخ ) سیدهاشم بن سلیمان . رجوع به علامه ٔ بحرانی شود.
-
علامه حائری
لغتنامه دهخدا
علامه حائری . [ ع َل ْ لا م َ ءِ ] (اِخ ) حاج شیخ عبدالکریم بن محمدجعفر مهجردی یا میجردی یزدی حائری . از اجله ٔ علمای طراز اول این عصر می باشد. در سال 1276 هَ . ق . در دهی بنام «میجرد» از دهات یزد متولد شد. پس از تکمیل مقدمات علوم عربی و ادبی رهسپار ...
-
علامه حصیری
لغتنامه دهخدا
علامه حصیری . [ ع َل ْ لا م َ ح َ ] (اِخ ) محمودبن محمد بخاری ملقب به جمال الدین . از اکابر فقهای حنفیه که ریاست مذهبی این سلسله بدو منتهی بوده . وی تألیفات محمدبن حسن شیبانی را روایت نموده و کتاب التحریر فی شرح الجامع الکبیر از اوست . وفات او در سا...
-
علامه حلی
لغتنامه دهخدا
علامه حلی . [ ع َل ْ لا م َ ح ِل ْلی ] (اِخ ) حسن بن سدیدالدین یوسف بن زین الدین علی بن مطهر حلی ، مکنی به ابومنصور و ابن مطهر، و ملقب به آیةاﷲ و جمال الدین و فاضل ، و معروف به علامه و علامةالدهر. از علمای شیعه ٔ امامیه ، فقیه و اصولی و محدث و رجالی ...
-
علامه دوانی
لغتنامه دهخدا
علامه دوانی . [ ع َل ْ لا م َ دَ ] (اِخ ) نام او بصورتهای مختلف ابن اسعد، ابن سعد، سعدالدین اسعد کازرونی دوانی صدیقی ، آمده است . ولی شهرت وی همه جا به علامه دوانی است . نسب او به ابوبکر خلیفه میرسد و از احفاد محمدبن ابوبکر است . وی حکیمی بود کامل و ...
-
علامه دهلوی
لغتنامه دهخدا
علامه دهلوی . [ ع َل ْ لا م َ دِ ل َ ] (اِخ ) ابن عنایت احمدخان متخلص به «کامل ». از علمای امامیه ٔ اوایل قرن 13 هجری هندوستان که در سال 1235 هَ . ق . وفات کرد. او راست : تنبیه اهل الکمال و الانصاف علی اختلال رجال اهل الخلاف ، که در آن اسامی رواتی را...
-
علامه رازی
لغتنامه دهخدا
علامه رازی . [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابوجعفر بویهی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به قطب الدین وقطب المحققین . وی اهل ورامین از توابع ری بوده و نسبش به آل بویه میرسد. وی از شاگردان علامه ٔ حلی بود و قواعد علامه را با خط خود نوشته است . در طب...
-
علامه زبیدی
لغتنامه دهخدا
علامه زبیدی . [ ع َل ْ لا م َ زُ ب َ ] (اِخ ) احمدبن عمربن محمدبن عبدالرحمان بن قاضی یوسف ، مکنی به ابوسرور و ملقب به شهاب الدین و صفی الدین . وی از بزرگان فقهای شافعی است که شیخ الاسلام زمان خویش بود. و دارای قریحه ٔ شاعری نیز بوده و گویند که روزی ه...
-
علامه زمخشری
لغتنامه دهخدا
علامه زمخشری . [ ع َل ْ لا م َ زَ م َ ش َ ] (اِخ ) محمودبن عمربن احمد خوارزمی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به جاراﷲ. رجوع به زمخشری شود.
-
علامه سکاکی
لغتنامه دهخدا
علامه سکاکی . [ ع َل ْ لام َ س َک ْ کا ] (اِخ ) محمودبن ابوبکر خوارزمی ، مکنی به ابویعقوب و ملقب به سراج الدین . رجوع به ابویعقوب سکاکی ، و یوسف بن ابوبکر و مآخذ ذیل شود: ریحانة الادب ج 2 ص 204، هدیة الحباب ص 150، روضات الجنات ص 777، معجم الادباء ج 2...
-
علامه شیرازی
لغتنامه دهخدا
علامه شیرازی . [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) محمودبن مسعودبن مصلح فارسی شیرازی کازرونی ، ملقب به قطب الدین و مکنی به ابوالثناء. رجوع به قطب الدین و ابوالثناء شود. و نیز رجوع به ریحانة الادب ج 3 ص 308 و هدیة الاحباب ص 219 و طبقات الشافعیه ج 6 ص 248 و روضات...
-
علامه طباطبائی
لغتنامه دهخدا
علامه طباطبائی . [ ع َل ْ لا م َ طَ طَ ] (اِخ ) سیدمحمدمهدی بن مرتضی بن محمد طباطبایی بروجردی ، مشهور به بحرالعلوم . رجوع به بحرالعلوم شود.
-
علامه قیسی
لغتنامه دهخدا
علامه قیسی . [ ع َل ْ لا م َق َ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم قیسی مالکی سفاقسی ، مکنی به ابواسحاق و ملقب به برهان الدین و موصوف به علامه . از اکابر نحویین و از تلامذه ٔ زینب بنت الکمال . او راست : اعراب القرآن یا ترکیب القرآن المجید فی اعراب ال...
-
علامه کتکانی
لغتنامه دهخدا
علامه کتکانی . [ ع َل ْ لا م َ ک َ ] (اِخ ) سیدهاشم بن سلیمان . رجوع به علامه بحرانی شود.