کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عضید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عضید
لغتنامه دهخدا
عضید. [ ع َ ] (ع اِ) رسته ٔ خرمابن . (منتهی الارب ). طریقة از نخل . (از اقرب الموارد). || خرمابن که دست به وی رسد. (منتهی الارب ). نخلی که دارای شاخه های در دسترس باشد، و هرگاه شاخه های آن از دسترس خارج شود آن را جبارة گویند. (از اقرب الموارد). ج ، ع...
-
واژههای همآوا
-
ازید
لغتنامه دهخدا
ازید. [ اَ ی َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از زائد. بیشتر. زیاده تر. زائدتر. بسیارتر. بیش از : نه معن زائده ای کز ید عطاده خودز معن زائده ای در عطادهی ازید.سوزنی .
-
جستوجو در متن
-
عضدان
لغتنامه دهخدا
عضدان . [ ع ِ ] (ع اِ) ج ِ عَضید.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عضید شود. || ج ِ عَضد. (منتهی الارب ). رجوع به عضد شود.