عضید. [ ع َ ] (ع اِ) رسته ٔ خرمابن . (منتهی الارب ). طریقة از نخل . (از اقرب الموارد). || خرمابن که دست به وی رسد. (منتهی الارب ). نخلی که دارای شاخه های در دسترس باشد، و هرگاه شاخه های آن از دسترس خارج شود آن را جبارة گویند. (از اقرب الموارد). ج ، عِضدان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنچه از درخت بریده باشند. (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.