کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبعبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبعبة
لغتنامه دهخدا
عبعبة. [ ع َ ع َ ب َ ] (ع اِ) پشم سرخ . (اقرب الموارد). || پشم گوسفند سرخ رنگ . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
عبعبة
لغتنامه دهخدا
عبعبة. [ ع َ ع َ ب َ ] (ع مص ) شکست خوردن و گریختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
عبعبة
لغتنامه دهخدا
عبعبة. [ ع َع َ ب َ ] (اِخ ) نام مادر درنی شاعر. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
شکست خوردن
لغتنامه دهخدا
شکست خوردن . [ ش ِ ک َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) انهزام . شکست یافتن . شکست دیدن . مغلوب شدن . (یادداشت مؤلف ). منهزم شدن . (زمخشری ) (ناظم الاطباء). انهزام یافتن و متفرق و پریشان گشتن . (ناظم الاطباء).- امثال : جنگ را یک تن میکند شکست را یک تن ...
-
پشم
لغتنامه دهخدا
پشم . [ پ َ ] (اِ) موی [ نرم ] که بر تن حیوانات چون شتر و گوسفند و بز روید. صوف . عهن . طَحَرَة. طَحرَة. طِحْریَّه . دف . سدین . وَبَر.عَثن . (منتهی الارب ). در کتاب قاموس مقدس آمده است که در میان قوم یهود پشم بجهت لباس بسیار معمول بود و پشم دمشق در ...