کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبدالملک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبدالملک
فرهنگ نامها
(تلفظ: abdolmalek) (عربی) بندهی مَلِک که نامی از نامها و صفات خدای متعال باشد . ]مَلِک از نامهای خداوند[ .
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبدالملک بن شهید القرطبی ، مکنی به ابومروان و ملقب به ابن شهید.رجوع به ابن شهید ابوعامر و نیز الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن یوسف بن احمد الجذامی . از بنی هود و از امراء دولت هودیه در سرقسطة اندلس بود. پس از مرگ پدر به سال 503 هَ . ق . ولایت سرقسطةرا یافت و مدتی در آن سمت بود. سپس به سال 512 هَ .ق . الفونس ششم پادشاه اراغو...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن الشریف محمدبن علی العلوی ، مکنی به ابومروان . از ملوک دولت اشراف علویین در مغرب اقصی است به سال 1140 هَ . ق . به فاس با وی بیعت کردند و او به مکناسه رفت و در آنجا یاران وی برادر او احمد ذهبی را د...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن جمال العصامی الاسفرایینی . از بزرگان علماء عربیت است . او راست : الحاشیة علی شرح الکافیة. الاطول (عارض به المطول ). بلوغ الارب من کلام العرب .الکافی فی العروض و القوافی . شرح ایساغوجی التسهیل فی العروض . رس...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن حبیب بن سلیمان بن هارون السلمی ، مکنی به ابومروان . رجوع به ابن حبیب ابومروان و الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن حسین بن عبدالملک المکی العصامی . مورخ و از مردم مکه است . به مکه متولد شد و هم در آنجا درگذشت . او راست : سمط النجوم . العوالی فی انباء الاوائل و التوالی . وی به سال 1049 هَ . ق . متولد شد و در 1111 هَ . ق ...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن زهربن عبدالملک بن محمدبن مروان بن زهر. رجوع به ابن زهر چند تن از دانشمندان خاندان اندلسی شود. و نیز رجوع شود به الاعلام زرکلی .
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن زیدان بن احمد المنصور السعدی . از ملوک دولت اشراف سعدیین مراکش است . پس از مرگ پدرش به سال 1037 هَ . ق . با وی به خلافت بیعت کردند. برادرانش ولید و احمد بر او شوریدند و سرانجام یکی از مردم مراکش به تحریک ول...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن صالح بن علی بن عبداﷲبن عباس . امیری از بنی عباس بود. به سال 169 هَ . ق . الهادی وی را امارت موصل داد.و به سال 171 هَ . ق . رشید او را عزل کرد سپس او راوالی مدینه و طائف کرد. در این هنگام رشید را خبر دادند ک...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن امیةبن یزیدبن ابی حوثرة، مکنی به ابومروان . از وزراء دولت اموی اندلس بود. منصب وزارت و کتابت امیر محمدبن عبدالرحمان و منذربن محمد را یافت و در عهد عبداﷲبن محمد وزارت و فرماندهی سپاه بعهده ٔ ا...
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یوسف بن جوینی ملقب به امام الحرمین . رجوع به ابوالمعالی جوینی عبدالملک و امام الحرمین شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز السلولی . از شعراء و فصحائی است که به خلفا نپیوست و امرا را مدح نگفت . وی در حدود سال 100 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن جریح ، مکنی به ابوالولید. رجوع به ابن جریح ابوخالد عبدالملک و الاعلام زرکلی شود.
-
عبدالملک
لغتنامه دهخدا
عبدالملک . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) ابن عمربن مروان بن الحکم . قعید و فارس آل مروان بود. وی به سال 140 هَ . ق . از مصر به اندلس شد و ولایت اشبیلیه را یافت . از یاوران عبدالرحمان الداخل بود. عبدالرحمان وی را نصیبی فراوان بخشید و دختر خویش کثرة را ...