کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عای
لغتنامه دهخدا
عای . (اِخ ) (در عبری بمعنی کومه ٔ خرابی ) یکی از شهرهای کنعانیان که یوشعآن را مفتوح گردانید ابراهیم نیز چادر خود را در میانه ٔ عای و بیت ایل بر پا نمود و مسافت میانه ٔ این دو شهر بقدری بود که امکان داشت کمینگاهی به طرف غربی عای فراهم کرده که مردان و...
-
عای
لغتنامه دهخدا
عای . (اِخ ) یکی از شهرهای عمونیان که در نزدیکی حشبان واقع بود. کتاب ارمیا 49:3. (قاموس کتاب مقدس ).
-
واژههای همآوا
-
ائی
لهجه و گویش تهرانی
نجاست
-
جستوجو در متن
-
عه
لغتنامه دهخدا
عه . [ ع َه ْ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان میش و قوچ را زجر کنند. (از اقرب الموارد). عا. عای . رجوع به عا و عای شود. || صوتی که ازرنج حکایت کند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : نگوید عه اگر تا خایه بفشارد خر عنگش . سوزنی .|| در تداول عامه ، صوتی که از ن...
-
شباریم
لغتنامه دهخدا
شباریم . [ ] (اِخ ) (به معنی خراب ) نام محلی در نزدیکی «عای » که اسرائیلیان بقهر در آنجا برگشته اند. (صحیفه ٔ یوشع: 7:5) (قاموس کتاب مقدس ).
-
عیعاة
لغتنامه دهخدا
عیعاة. [ ع َ ] (ع مص ) زجر کردن گوسپند را بکلمه ٔ «عا» و نحو آن . (از منتهی الارب ). زجر کردن میشها را به کلمه ٔ «عا» و «عو».(از ناظم الاطباء). زجر کردن گوسفندان را و «عای » گفتن . (از اقرب الموارد). عیعاء. رجوع به عیعاء شود.
-
عو
لغتنامه دهخدا
عو. [ ع َ ] (ع اِ صوت ) کلمه ای است که بدان بز را زجر کنند و رانند. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب ). عا. عاء. عای . (لسان العرب ).
-
عاکارعاکان
لغتنامه دهخدا
عاکارعاکان . (اِخ ) (به عبری تنگ آمده ). پسر کرمی از سبط یهودا بود که بعضی از غنیمت اریحا را در حالی که برخلاف امر حضرت اقدس الهی بود مخفی داشت صحیفه ٔ یوشع 6:18 و 7:1 سفر اول تاریخ ایام 2:7. بدین لحاظ غضب خداوند بر ایشان افروخته شد. در مقابل شهر عای...