عاکارعاکان . (اِخ ) (به عبری تنگ آمده ). پسر کرمی از سبط یهودا بود که بعضی از غنیمت اریحا را در حالی که برخلاف امر حضرت اقدس الهی بود مخفی داشت صحیفه ٔ یوشع 6:18 و 7:1 سفر اول تاریخ ایام 2:7. بدین لحاظ غضب خداوند بر ایشان افروخته شد. در مقابل شهر عای منهزم شدند صحیفه ٔ یوشع 7:18. بنابراین عخان با استصواب قرعه گرفتار آمده اسرائیل وی را با خانواده اش سنگسار نمودند و تمامی آنها را در خارج از شهر سوزانیدند. صحیفه ٔ یوشع 7:34 و 25. (قاموس کتاب مقدس ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.