کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظرفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ظرفا
/zorafā/
معنی
= ظریف
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ظرفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ظرفاء، جمعِ ظریف] [قدیمی] zorafā = ظریف
-
جستوجو در متن
-
نصرالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: nasroddin) (عربی) موجب پیروزی دین ، یاور و مدد کار دین و آئین ؛ (در اعلام) نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ از جمله ملانصرالدین یا شیخ نصرالدین یا خواجه نصرالدین از مشاهیر ظرفا که در لطیفهگویی بینظیر و گفتارهای وی در این باب ضرب المثل است .
-
عبدالرحمان
لغتنامه دهخدا
عبدالرحمان . [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) ابن غنائم الکنانی العسقلانی ، مکنی به ابوالقاسم و معروف به ابن المسجف . شاعر و از متأدبین و ظرفا بود به سال 583 هَ . ق . متولد و در 635 درگذشت .
-
امیز
لغتنامه دهخدا
امیز. [ اَ ی َ ] (ع ن تف ) ممتازتر. برتر: و کان ابن بطلان اعذب الفاظاً و اکثر ظرفاً و امیز فی الادب [ من ابن رضوان ] . (عیون الانباء ج 1 ص 242 س 3).
-
قاضی مشهدی
لغتنامه دهخدا
قاضی مشهدی . [ ی ِ م َ هََ ] (اِخ ) (مولانا... عبدالوهاب ) مردی دانشمند و ذوفنون بود و قاضی شهر مشهد، و در فن انشاء نظیر نداشت . و در کتابة قلعه ٔ عماد آیه ٔ «ارم ذات العماد التی لم یخلق مثلها فی البلاد» را او نوشته است . ظرفا و شعرای مشهد شاگرد وی ب...
-
عشق اکبر
لغتنامه دهخدا
عشق اکبر. [ع ِ ق ِ اَ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه )اشتیاق به لقای حق تعالی و معرفت ذات و شهود صفات درذات است . فلاسفه و ظرفا گویند اگر عشق عالی و اکبر نمی بود موجودات طراً مضمحل میشدند و آنچه حافظ ممکنات و معلولات نازله است عشق عالی ا...
-
علم الدین جوهری
لغتنامه دهخدا
علم الدین جوهری . [ ع َ ل َ مُدْ دی ن ِ ج َ هََ ] (اِخ ) علی بن اسماعیل بغدادی ، معروف به رکاب سالار و مکنی به ابوالحسن . وی از علمای مبرز در ریاضیات و هندسه و ادبیات و شعر بود و فهم و ذکاوت بسیار داشت و از ظرفا و فضلای بغداد بود. (از ریحانة الادب ج ...
-
غبوق
لغتنامه دهخدا
غبوق . [ غ َ ] (ع اِ) شراب شبانگاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (دهار). ج ، غبائق برخلاف قیاس . (اقرب الموارد). آن شراب که شبانگاه خورند. (مهذب الاسماء). شراب شبانگاه و آخر روز. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). آنچه به شب آشامند از آشامیدنی چون شیر و شر...
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن محرزبن محمد وهرانی ، ملقب به رکن الدین (یا جمال الدین ) و مکنی به ابوعبداﷲ (وفات 575 هَ . ق .). یکی از فضلا و ظرفا و از مردم مغرب اسلامی است به روزگار صلاح الدین از وهران به مصر آمد. و صنعت او انشاء بود و لیکن چون ب...
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) چلبی بن ابراهیم اسکوبی . یکی از شعرا و علمای دوره ٔ سلطان سلیم و سلطان سلیمان . وی از مردم اسکوب است و پدر او از صاحبان شمشیر ولی خود وی مشتاق علم ودانش بود و در سایه ٔ استعداد فطری در اندک مدت تمیزیافته از اساتید مبرّز گردید، و...
-
سائل
لغتنامه دهخدا
سائل . [ ءِ ] (اِخ ) تخلص محمد سعید مشهور به آقاجانی است که سالها پدر بر پدر ضابط و صاحب اختیار دو بلوک قیر و کارزین از توابعفیروزآباد فارس بوده اند و او تا آخر عمر این مقام را داشته است . علاقه مندی بادب و ادیبان او را وادار کرد که انجام امور آن بلو...
-
ظرف
لغتنامه دهخدا
ظرف . [ ظَ ] (ع اِ) جای چیزی . آنچه در آن چیزی نهند. آوند. باردان . (مهذب الاسماء). حیّز. خنور. اِناء. وِعاء. ج ، ظروف : در وقت گویائی من به این سوگند یا ملک من شود در بازمانده ٔ عمرم از زر یا رزق یا جوهر یا ظرف یا پوشیدنی یا فرش . (تاریخ بیهقی ).بند...
-
لطفعلی بیک
لغتنامه دهخدا
لطفعلی بیک . [ ل ُ ع َ ب ِ ] (اِخ ) (حاج ...) آذر بیگدلی شاملو. برادرزاده ٔ ولی محمدخان ، متخلص به سرور مستوفی و نویسنده ٔ عادلشاه افشار، معاصر زندیه است و تذکره ای به نام کریمخان زند موسوم به آتشکده نوشته و یوسف زلیخائی نیز به نظم آورده و صاحب دیوان...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن ابی سهل بن نوبخت . وی مشهورترین ِ پسران ابوسهل است که اخبار او با ابونواس مشهور شده و این شاعر تیززبان او را هجوهای رکیک گفته است ، چهار قطعه شعر در هجو اسماعیل در دیوان او دیده میشود که معروفترین آنها دو قطعه ایست که در آ...