کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضوء الشمس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضوء الشمس
معنی
روشني روز , روز روشن , روشن کردن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضوء الشمس
دیکشنری عربی به فارسی
روشني روز , روز روشن , روشن کردن
-
واژههای مشابه
-
ضوء علوي
دیکشنری عربی به فارسی
چراغ جلو ماشين
-
ضوء کاشف
دیکشنری عربی به فارسی
نور افکن , اشعه نور افکن
-
ضوء خلفي
دیکشنری عربی به فارسی
چراغ عقب اتومبيل
-
ضوء کشاف
دیکشنری عربی به فارسی
نورافکن , شخصي که در زير نورافکن صحنه نمايش قرارگرفته , چراغ نورافکن
-
ضوء الکاميرا
دیکشنری عربی به فارسی
لا مپ پرنور فلا ش عکاسي
-
ضوء القمر
دیکشنری عربی به فارسی
نور مهتاب , مهتاب , مشروبات , بطور قاچاقي کار کردن , ماهتاب , حرف پوچ
-
ضوء الشموع
دیکشنری عربی به فارسی
روشنايي شمع
-
جستوجو در متن
-
روشنی روز
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء الشمس
-
روز روشن
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء الشمس
-
روشن کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ابهج , اشعل , انعش , خفف , ضوء الشمس , منور , نور , واضح , وضح
-
کسف
لغتنامه دهخدا
کسف . [ ک َ ] (ع مص ) بریدن چیزی را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || پاره کردن و بریدن جامه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || بد گردیدن حال کسی . || نگونسار کردن چشم را. (ازناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموا...
-
ظلمت
لغتنامه دهخدا
ظلمت . [ ظُ م َ ] (ع اِ) ظُلمة. تاریکی . ظلماء. دجی . تیرگی . مقابل روشنا و روشنائی : شبی دیرند ظلمت را مهیاچو نابینا در او، دو چشم بینا. رودکی .کجا نور و ظلمت بدو اندر است ز هر گوهری گوهرش برتر است . فردوسی .از ظلمت قلعتی بدان تاری ... روشن گردانید....