کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضمایر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ضمایر
/zamāy(')er/
معنی
= ضمیر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ضمایر
فرهنگ فارسی معین
(ضَ یِ) [ ع . ضمائر ] (اِ.) جِ ضمیر.
-
ضمایر
لغتنامه دهخدا
ضمایر. [ ض َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ ضمیر. رجوع به ضمیر شود. || دلها: وحشت ملک و هیبت پادشاهی در ضمایر دوستان و دشمنان قرار گرفت . (کلیله و دمنه ). و در معرض تسوف پیش ضمایر آید. (کلیله و دمنه ). و هم از اثر شقاوت به بدنامی و اسم اِلحاد بر خود راضی شدند و بض...
-
ضمایر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ضمائر، جمعِ ضمیر] zamāy(')er = ضمیر
-
جستوجو در متن
-
demonstrative pronoun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضمایر
-
pronouns
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضمایر
-
pronoun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضمایر، ضمیر
-
فراست
فرهنگ نامها
(تلفظ: fe(a)rāsat) (عربی) زیرکی ، هوشیاری ، درک و فهم ؛ (در تصوف) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور ، یا اشراف بر ضمایر .
-
ضمائر
لغتنامه دهخدا
ضمائر. [ ض َ ءِ ] (ع اِ) ضمایر. ج ِ ضمیر. (منتهی الارب ) (دهار) : طاهربن زینب و دیگر قُوّاد و امراء خلف که آن حالت دیدند ضمائر ایشان بر مخالفت قرار گرفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 240).
-
مصایر
لغتنامه دهخدا
مصایر. [ م َ ی ِ ] (ع اِ) مصائر. ج ِ مصیرة، عاقبت امور. فرجام کارها : اسرار ضمایر و استار مصایر پیش نظر بصیرت او روشن و پیدا بودی . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 279).
-
بارز
لغتنامه دهخدا
بارز. [ رِ ] (ع ص ) نمایان شونده . (از منتهی الارب ). ظاهر و پیدا شونده و آشکارا. (غیاث ) (آنندراج ). ظاهر و آشکارا و نمایان و هویدا. (ناظم الاطباء) (دِمزن ). نمودار. روشن . پدیدار. پدیدشونده . ظهورکننده . لامح . رجوع به بارز شدن شود. || برآینده بسوی...
-
کلالت
لغتنامه دهخدا
کلالت . [ ک َ ل َ ] (ع مص ) مانده شدن و کند شدن . (غیاث ). مانده شدن . کند شدن شمشیر و زبان و بینایی چشم . کلال . کلالة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چه خواطر و ضمایر ایشان را کلالت و فتور و تعب و نصب زیادت گرداند. (تاریخ بیهق ص 17). || بی پدر و ماد...
-
سرایر
لغتنامه دهخدا
سرایر. [ س َ ی ِ ] (ع اِ) سَرائر. ج ِ سَریرة : در مکنونات و مغیبات سخن گوید و از سرایر و ضمایر نشان دهد. (سندبادنامه ص 242).غم دل به کس نگویم که بگفت رنگ رویم تو به صورتم نگه کن که سرایرم بدانی . سعدی .همینکه به سری از سرایر بیچون وقوف یابند. (سعدی )...
-
انجام پذیرفتن
لغتنامه دهخدا
انجام پذیرفتن . [ اَ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) بپایان آمدن . خاتمه یافتن . امکان یافتن : چون امور عالم ... و مواد مشوشات ضمایر خلایق انجام پذیرفت . (جهانگشای جوینی ).هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام .حافظ.
-
التیاع
لغتنامه دهخدا
التیاع . [اِ ] (ع مص ) سوختن دل از عشق و اندوه . (منتهی الارب )(تاج المصادر بیهقی ). سوزش دل از عشق . (غیاث اللغات ). اندوه : و امداد التیاع و ارتیاع در ضمایر متمکن گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 393).