کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صوم مریم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
صوم مریم
لغتنامه دهخدا
صوم مریم . [ ص َ / صُو م ِ م َرْ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از روزه است که از شب نیت کرده همه ٔ روز از کسی کلام نکند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). صوم صمت . صوم سکوت . رجوع به صوم الصمت شود.
-
واژههای مشابه
-
صوم شلیحین
لغتنامه دهخدا
صوم شلیحین . [ص َ م ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) منسوب به شلیح پیغمبر و آن هفت هفته است . (از آثار الباقیه ص 251).
-
صوم صمت
لغتنامه دهخدا
صوم صمت . [ ص َ م ِ ص ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صوم الصمت شود.
-
صوم نینوا
لغتنامه دهخدا
صوم نینوا. [ ص َ / صُو م ِن َ / نِی ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سه روز روزه بود پیش از روزه ٔ بزرگ ترسایان بسه هفته و اول او روز دوشنبه و فطرش روز پنجشنبه است . (التفهیم ص 248).
-
صوم الاربعین
لغتنامه دهخدا
صوم الاربعین . [ ص َ مُل ْ اَ ب َ ] (ع اِ مرکب ) کادراژاسیما . در فرانسه کارم کادراژیسم ، دوره ٔ پرهیز نزد کاتولیکان که چهل و شش روز از چهارشنبه ٔ اول هفته ای که پیش از عید احیای مسیح است تا «پاک » طول میکشد.
-
صوم الصمت
لغتنامه دهخدا
صوم الصمت . [ ص َ مُص ْ ص ُ ] (ع اِ مرکب ) روزه ای که در آن سکوت کنند و سخن نگویند.
-
صوم العذارا
لغتنامه دهخدا
صوم العذارا. [ ص َ مُل ْ ع َ ] (اِخ ) صوم العذرا : بخمسین و بذبح و لیلةالفطربعیدالهیکل و صوم العذارا. خاقانی .رجوع به صوم العذرا شود.
-
صوم العذارا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صَومالعذاریٰ] [قدیمی] so[w]mol'azārā روزۀ سهروزۀ مسیحیان که از دوشنبۀ بعد از عید تجلی آغاز میشود.
-
صوم و صلوت
فرهنگ گنجواژه
نماز و روزه.
-
جستوجو در متن
-
روزه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به روز) ruze ۱. مربوط به روز (در ترکیب با عدد): دوروزه، یکروزه.۲. (اسم) (فقه) از اعمال مذهبی، بهصورت خودداری از خوردن، آشامیدن، و سایر اعمالی که برای روزهدار منع شده از طلوع صبح تا غروب آفتاب؛ صوم.۳. (صفت) [عامیانه] روزهدار: امرو...
-
میلاد
لغتنامه دهخدا
میلاد. (ع اِ) زمان ولادت . (غیاث ). وقت زادن . (منتهی الارب ، ماده ٔ ول د) (السامی ) (ناظم الاطباء). ج ، موالید. (مهذب الاسماء). زمان ولادت و روز ولادت . (ناظم الاطباء). زمان ولادت و وقت زادن . (آنندراج ). گاه زادن . وقت ولادت . (یادداشت مؤلف ) : در...
-
روزه
لغتنامه دهخدا
روزه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ، اِ) (از: روز +ه نسبت ). منسوب به روز: یکروزه ، دوروزه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). اغلب بصورت مرکب آید : یک کف پست تو بصحرای عشق برگ چهل روزه تماشای عشق . نظامی .ریزه ریزه صدق هرروزه چراجمع می ناید در این انبار ما. مول...
-
اصغاء
لغتنامه دهخدا
اصغاء. [ اِ ] (ع مص ) اصغاءبه حدیث کسی ؛ استماع آن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). گوش داشتن بسخن کسی . (منتهی الارب ). گوش فراداشتن . (از کنز) (غیاث ) (آنندراج ). گوش دادن . (زوزنی ).گوش نهادن . (از مدار). گوش فرادادن . (تاج المصادر بیهقی ). شنودن...