کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شِویت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شِویت
لهجه و گویش بختیاری
ševit شِبت.
-
واژههای مشابه
-
شویت
لغتنامه دهخدا
شویت . [ ش ِ ] (اِ) شِوِد. شبت . شبث . (ناظم الاطباء). رجوع به شبت شود.
-
واژههای همآوا
-
شویت
لغتنامه دهخدا
شویت . [ ش ِ ] (اِ) شِوِد. شبت . شبث . (ناظم الاطباء). رجوع به شبت شود.
-
شویة
لغتنامه دهخدا
شویة. [ ش َ وی ی َ ] (ع اِ) بقیه ٔ قوم هلاک شده . ج ، شوایا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) گوشت بریانی شده . (از اقرب الموارد). شَوی ّ. رجوع به شَوی ّ شود.
-
شویة
لغتنامه دهخدا
شویة. [ش َ وی ی َ ] (ع ص ) تأنیث شَوی ّ. رجوع به شوی شود.
-
جستوجو در متن
-
schuit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شویت
-
شوید
فرهنگ فارسی معین
(ش ) (اِ.) = شبت . شود. شویت . شبث : گیاهی است از تیرة چتریان و یکساله ، ساقه - هایش راست و سبز رنگ و دارای برگ های ریز بریده وگل های چتری زردرنگ و تخم - های ریز. از جمله سبزی های خوردنی است .
-
هاموم
لغتنامه دهخدا
هاموم . (ع اِ)پیه گداخته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مایسیل من الشحمة اذا شویت . (معجم متن اللغة). || پیه بسیارچربش . (مهذب الاسماء). || کوهان گداخته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مااذیب من السنام . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || (ص ) شت...
-
اکس
لغتنامه دهخدا
اکس . [ اِ ک ُ ] (اِخ ) قسمت شمالی بریتانیای کبیر که بواسطه ٔ جبال شویت از انگلستان مفروز گردید و در حدود پنج میلیون جمعیت و هفتادوهفتهزاروصدوهفده کیلومترمربع مساحت دارد. اکس شامل شهرهای بزرگ از جمله ادیمبورگ می باشد و قسمت شمال خاوری آن بسیار زیبا و...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن جیلویة الکاتب ، کسی است که جان خود را با ابیات زیر از دست طاهر ذوالیمینین نجات داد و انشاد این اشعار کاری را کرد که بذل مبلغ زیادی مال نمیتوانست کرد:ز عموا بان الصقر صادف مرةعصفور برّ ساقه المقدورفتکلم العصفور تحت جناحه والصق...
-
شوید
لغتنامه دهخدا
شوید. [ ش ِ ] (اِ) شِوِد. شویت . شبت . شبث . گیاهی است از تیره ٔ چتریان که یک ساله است و ارتفاعش بین 30 سانتیمتر تا یک متر متغیر است . این گیاه در اکثر نقاط آسیا و اروپای جنوبی و افریقا به طور خودرو میروید و غالباً کشت نیز میشود. ریشه اش راست و مخروط...
-
شوا
لغتنامه دهخدا
شوا. [ ش ِ ] (اِ) سختی و گندگی و پینه ٔپوست دست و اعضاء را گویند که به سبب کار کردن بهم رسیده باشد. (برهان ). پینه که در دست و پا پیدا شود بواسطه ٔ کارهای سخت و تردد بسیار. (رشیدی ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). سختی پوست دست و پا بسبب بسیار کا...