شوا. [ ش ِ ] (اِ) سختی و گندگی و پینه ٔپوست دست و اعضاء را گویند که به سبب کار کردن بهم رسیده باشد. (برهان ). پینه که در دست و پا پیدا شود بواسطه ٔ کارهای سخت و تردد بسیار. (رشیدی ) (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). سختی پوست دست و پا بسبب بسیار کار کردن . (غیاث اللغات ). || آبله ٔ دست و پا که آن هم به سبب راه رفتن و کار کردن بهم رسد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). || چرکی که به سبب کار کردن بر اندام نشیند. (برهان ) (شرفنامه ).چرکی که در اندام و سایر بدن نشیند. (ناظم الاطباء). || دالان و دهلیز خرد و کوچک . (برهان ). دالان و دهلیز خرد. (ناظم الاطباء). || شبت و آن رستنیی باشد مشهور به شویت که در ماست و در طعام نیز کنند. (برهان ). سبزی شبت . (از انجمن آرا). شبت وشوید. (ناظم الاطباء). رجوع به شِوِد و شِبِت شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.