کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شَهِيدٌ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شهید
واژهنامه آزاد
(پیشنهاد کاربران) جانگواه.
-
سلطان شهید
لغتنامه دهخدا
سلطان شهید. [ س ُ ن ِش َ ] (اِخ ) لقب سلطان مسعود غزنوی : هیچ پادشاه بر غورچیان مستولی نشده که سلطان شهید مسعود. (تاریخ بیهقی ). بسر تاریخ روزگار سلطان شهید مسعود بازگردم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 392). امیر مودود بدینور رسید و کینه ٔ سلطان شهید بازخوا...
-
صدر شهید
لغتنامه دهخدا
صدر شهید. [ ص َ رِ ش َ ] (اِخ ) حسام الدین عمربن عبدالعزیزبن عمر. وی از اکابر حنفیه ٔ خراسان است مولد او به سال 483 هَ . ق . است و به سال 536 در سمرقندبقتل رسید و به بخارا مدفون است . او راست : الجامع در فقه ، الفتاوی الصغری ، الفتاوی الکبری ، عمدة ا...
-
ابن شهید
لغتنامه دهخدا
ابن شهید. [ اِ ن ُ ش َ ] (اِخ ) ابوعامر احمدبن عبدالملک . خطیب و شاعر بیعدیل اندلسی . وزیر ناصربن عبدالرحمن . در اداره ٔ امور ملک و سیاست کافی . و بزمان احمد امن و آبادی بسیار در این خطه پدید آمد و مال خطیر گرد کرد و بخلیفه بخشید. او در طب نیز مهارت ...
-
شاه شهید
لغتنامه دهخدا
شاه شهید. [ هَِ ش َ ] (اِخ ) شاه شهیدان . سیدالشهدا. لقبی است که روضه خوانها بحضرت حسین بن علی علیهماالسلام دهند. (یادداشت مؤلف ) : از نسل حسین بن علی شاه شهیدی نز تخمه ٔ جمشیدی و نز گوهر مهراج . سوزنی .|| لقبی است که پس از کشته شدن به ناصرالدین شاه...
-
شهید اول
لغتنامه دهخدا
شهید اول . [ ش َ دِ اَوْ وَ ] (اِخ ) محمدبن مکی بن حامدبن احمد دمشقی نبطی عاملی جزینی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به شهید اول . از بزرگان علمای امامیه و مقتول در 786 هَ . ق . وی از فخرالمحققین پسر علامه و ابن نما و ابن معیه و قطب الد...
-
شهید بلخی
لغتنامه دهخدا
شهید بلخی . [ ش َ ] (اِخ ) ابوالحسن شهیدبن حسین جهودانکی بلخی . شاعر و متکلم و حکیم قرن چهارم هجری (متوفی 325 هَ . ق .). او را با ابوبکر محمدبن زکریای رازی مناظراتی بوده و هر یک بر دیگر نقضی و ردی داشته است . شهید در خطنیز استاد بود و اشعار عربی هم م...
-
شهید ثالث
لغتنامه دهخدا
شهید ثالث . [ ش َ دِ ل ِ ] (اِخ ) این لقب به دو تن از علمای امامیه اطلاق شده ، مشهور بدین لقب بین متأخران حاج محمدتقی برغانی است و بعضی قاضی نوراﷲ شوشتری را بدین لقب یاد کرده اند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به روضات الجنات خوانساری ص 363، تاریخ ادبیا...
-
شهید ثانی
لغتنامه دهخدا
شهید ثانی . [ ش َ دِ ] (اِخ ) زین الدین بن علی بن احمدبن محمدبن جمال الدین بن تقی الدین بن صالح . از بزرگان فقهای امامیه که در 911 هَ . ق . متولد شد و در 965 بقتل رسید. وی از علی بن عبدالعالی و سید حسن بن علی سیدجعفر موسوی و شیخ احمدبن جابر و شمس الد...
-
شهید شدن
لغتنامه دهخدا
شهید شدن . [ ش َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کشته شدن در راه خدا و در راه خدمت به مدینه . (ناظم الاطباء). کشته شدن در راه خدا یا حقیقتی و هدفی مقدس : در این عهد نزدیک ابومنصور... در حدود عراق شهید شد. (کلیله و دمنه ). مکاید حُسّاد بدان رسید که در دست ناصرالد...
-
شهید کردن
لغتنامه دهخدا
شهید کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کسی را بدرجه ٔ شهادت فایز کردن . (ناظم الاطباء).
-
شهید گشتن
لغتنامه دهخدا
شهید گشتن . [ ش َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) شهید شدن : بختیار که عم او بود بر دست لشکر او شهید گشته بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 43).
-
شهید حاکم
لغتنامه دهخدا
شهیدحاکم . [ ش َ ک ِ ] (اِخ ) حاکم شهید، محمدبن محمدبن احمدبن عبداﷲبن عبدالمجیدبن اسماعیل بن الحاکم ملقب به ابوالفضل بلخی مروزی سلمی . وزیر شهید حمید سامانی در خراسان که در سال 334 هَ . ق . بقتل رسید و درمقبره ٔ سورکدان مرو بخاک سپرده شد. شهید حاکم ا...
-
استاد شهید
لغتنامه دهخدا
استاد شهید. [ اُ ش َ ] (اِخ ) شهید بلخی شاعر مشهور عهد سامانی : استادشهید زنده بایستی وآن شاعر تیره چشم روشن بین تا شاه مرا مدیح گفتندی بالفاظ خوش و معانی رنگین . دقیقی .وآنگاه که شعر پارسی گوئی استاد شهید میر بونصری . منوچهری .و رجوع به شهید... شود.
-
امیر شهید
لغتنامه دهخدا
امیر شهید. [ اَ رِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چند تن ازپادشاهان را بعد از اینکه کشته شده اند باین نام خوانده اند، ازجمله ابونصر احمدبن اسماعیل سامانی که بدست غلامان خود کشته شد. در تاریخ غزنویان امیرمسعودبن محمود و در تاریخ صفاریان ابوجعفر احمدبن...