کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شواء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شواء
معنی
برياني , کباب , بريان کردن , کباب کردن , بريان , سرخ کردن (روي اتش) , سوختن , داد وبيداد , برشته شدن , برشتن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شواء
لغتنامه دهخدا
شواء. [ ش َوْ وا ] (اِخ ) ابوالمحاسن یوسف بن اسماعیل کوفی حلبی . متوفی 635 هَ . ق . او را دیوان بزرگ است در چهار جلد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به یوسف شود.
-
شواء
لغتنامه دهخدا
شواء. [ ش َوْ وا ] (ع ص ) بریان گر. بریان فروش . ج ، شواؤون . (از مهذب الاسماء). کبابی . بریانگر. (یادداشت مؤلف ). آنکه گوشت را بریان کند و وزن فَعّال نسبت است مانند خباز و بقال . (از اقرب الموارد). بریانی سازنده و کباب کننده ٔ گوشت . (ناظم الاطباء...
-
شواء
لغتنامه دهخدا
شواء. [ ش ِ ] (ع مص ) بریان کردن . برشته کردن . سرخ کردن . بو دادن . (یادداشت مؤلف ). اما در منتهی الارب این مصدر شی ّ آمده است .
-
شواء
لغتنامه دهخدا
شواء. [ ش ِ / ش ُ ] (ع اِ) بریانی . (منتهی الارب ) (دهار) (زمخشری ) (بحر الجواهر).بریانی و القطعة منه شواءة. (مهذب الاسماء). گوشت و جز آن که در معرض حرارت آتش قرار دهند تا پخته و قابل خوردن شده باشد و قطعه ای از آن شواءة است . (از اقرب الموارد). گوشت...
-
شواء
دیکشنری عربی به فارسی
برياني , کباب , بريان کردن , کباب کردن , بريان , سرخ کردن (روي اتش) , سوختن , داد وبيداد , برشته شدن , برشتن
-
جستوجو در متن
-
کباب
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
کباب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
بریان
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
سرخ کردن (روی اتش)
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
داد وبیداد
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
برشته شدن
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
برشتن
دیکشنری فارسی به عربی
تکلس , شواء
-
بریان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شواء , شواية
-
بریانی
دیکشنری فارسی به عربی
شواء , صغار السمک