کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شنعاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شنعاء
لغتنامه دهخدا
شنعاء. [ ش َ ] (ع ص ) تأنیث اشنع. زشت و قبیح . (از اقرب الموارد) : حاضران از آن داهیه ٔ دهیا و حادثه ٔ شنعا تعجب نمودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 298). و رجوع به اشنع شود. || عیرة شنعاء؛ گورخر ماده ٔ بسیار زشت . (از منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
شنائع
لغتنامه دهخدا
شنائع. [ ش َ ءِ ] (ع اِ) شنایع. ج ِ شنیعة. بدیها و زشتیها. (از غیاث اللغات ). و رجوع به شنیعة شود.
-
جستوجو در متن
-
ذوشوعر
لغتنامه دهخدا
ذوشوعر. [ ش َ ع َ ] (اِخ )نام وادیی است ببلاد عرب . عباس بن مرداس سلمی گوید:یا لهف ام کلاب اذتبیتهاخیل ابن هوذة لاتنهی و انسان لاتلفظوها وشدوا عقد ذمتکم ان ابن عمَّکم سعدود همان لن ترجعوها و ان کانت مجلَّلةمادام فی النعم المأخوذ البان شنعاء جلل من س...