کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شقشقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شقشقة
لغتنامه دهخدا
شقشقة. [ ش َ ش َ ق َ ] (ع مص ) بانگ کردن شتر نر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (از غیاث ) (از اقرب الموارد). || آواز کردن گنجشک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازمهذب الاسماء) (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد).
-
شقشقة
لغتنامه دهخدا
شقشقة. [ ش ِ ش ِ ق َ ] (ع اِ) شقشقه . شُش مانندی که شتر در وقت بانگ و مستی از دهان بیرون آرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). ج ، شقاشق . عَلِکة. قُراقِرة. قَرْقارة. لهات شتر. لفج . ذات الشام . دبه . لفجن . (یادداشت مو...
-
واژههای مشابه
-
شقشقه
فرهنگ فارسی معین
(شَ شَ قَ یا ق ِ) [ ع . شقشقة ] (مص ل .) بانگ کردن شتر.
-
شقشقه
فرهنگ فارسی معین
(شِ شِ قِ یا قَ) [ ع . شقشقة ] (اِ.) چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان از دهان خود خارج می کند. ج . شقاشق .
-
شقشقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شقشقَة] [قدیمی] šaqšaqe ۱. بانگ کردن شتر.۲. بانگ کردن پرنده.
-
شقشقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شقشقَة، جمع: شَقاشِق] [قدیمی] šeqšeqe چیزی مانند ریه که شتر هنگام هیجان و مستی و بانگ کردن از دهان خود خارج میکند.
-
واژههای همآوا
-
شغشغة
لغتنامه دهخدا
شغشغة. [ ش َ ش َ غ َ ] (ع اِ) گردون و اَراده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اراده و شعیع شود.
-
شغشغة
لغتنامه دهخدا
شغشغة. [ ش َ ش َ غ َ ] (ع مص ) جنبانیدن نیزه در مطعون یا سپوختن و نشاندن نیزه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).جنبانیدن سنان در مطعون . (تاج المصادر بیهقی ). داخل کردن و خارج کردن چیزی . گویند: شغشغه ٔ نیزه زننده ؛ هرگاه سنان را در مطعون ...
-
جستوجو در متن
-
غملاس
لغتنامه دهخدا
غملاس . [ غ ِ ] (ع ص ) شقشقة غملاس ؛ شقشقه ٔ سطبر، و آن ریه مانندی است که شتر وقت مستی از دهان برآرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شقشقة ضخمة. (اقرب الموارد). رجوع به شقشقة شود.
-
شقاشق
لغتنامه دهخدا
شقاشق . [ ش َ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شِقْشِقَة. (اقرب الموارد) (یادداشت مؤلف ). رجوع به شقشقة شود.
-
شمشقة
لغتنامه دهخدا
شمشقة. [ ش ِ ش ِ ق َ ] (ع اِ) شِقشِقة. (ناظم الاطباء). ریه مانندی که شتر به وقت مستی از دهان برآرد. (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به شقشقة شود.
-
علکة
لغتنامه دهخدا
علکة. [ ع َ ل ِک َ ] (ع اِ) ریه مانندی که شتر وقت مستی از دهان برآرد. (منتهی الارب ). شقشقه . (اقرب الموارد). || زمین نزدیک آب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).