شقشقة. [ ش ِ ش ِ ق َ ] (ع اِ) شقشقه . شُش مانندی که شتر در وقت بانگ و مستی از دهان بیرون آرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). ج ، شقاشق . عَلِکة. قُراقِرة. قَرْقارة. لهات شتر. لفج . ذات الشام . دبه . لفجن . (یادداشت مؤلف ). آنچه شتر از گلو برآرد مانند سلی . (السامی فی الاسامی ): هدیر، هدر، تهدیر؛ بانگ کردن شتر بی شقشقة. (منتهی الارب ).
|| فصیح و شریف . گویند: فلان شقشقة قومه ؛ ای شریفهم و فصیحهم . (از اقرب الموارد). و یقال للفصیح : هدر شقشقته . (اقرب الموارد). || مجازاً، زبان . ج ، شقاشق . (یادداشت مؤلف ).
- ذوشقشقة ؛ خطیب . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). سخت زبان آور و بلندآواز. (یادداشت مؤلف ).
|| بانگ شتر نر و گنجشک در گشنی . (یادداشت مؤلف ). بانگ بنجشگ . (مهذب الاسماء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.