کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شدآمد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
traffic
شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] تردد وسایل نقلیهای که همزمان در حال رفتوآمد باشند
-
شدآمد
لغتنامه دهخدا
شدآمد. [ ش ُ م َ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) معاشرت . آمد و شد. رفت و آمد. آمد و رفت . مراوده . (یادداشت مؤلف ) : شدآمدش بینم سوی زرگران هماره ستوهند از او دیگران . ابوشکور.شدآمد بیفزود نزدیک اوی برآمیخت با جان تاریک اوی . فردوسی .سواران شدآمد فزو...
-
واژههای مشابه
-
traffic-circulation map,circulation map
نقشۀ شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در آن مسیرهای اصلی و مسیرهای جانشین برای تنظیم شدآمد نشان داده میشود
-
traffic flow
جریان شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] جریان رفتوآمد وسایل نقلیه
-
traffic zone
حوزۀ شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] هریک از تقسیمات محدودههای شهری برای مطالعات شدآمدی
-
traffic pattern
دور شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسیر مشخص پرواز هواگَرد در هنگام تقرب یا ترک فرودگاه متـ . دورِ ترافیک
-
شدآمد کردن
لغتنامه دهخدا
شدآمد کردن . [ ش ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آمد و شدکردن . رفت و آمد کردن . تعقم . (تاج المصادر بیهقی ).
-
trafftic zoning
حوزهبندی شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تقسیمبندی یک محدودۀ شهری به نواحی یا مناطق متعدد برای انجام مطالعات مربوط به شدآمد
-
traffic alert and collision-avoidance system, TCAS, traffic alert and collision avoidance
سامانۀ برخوردگریز و هشدار شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] نوعی سامانه در هواگردها که با جمعآوری اطلاعات شدآمدی محیط اطراف، خطر برخوردهای بالقوه را به خدمه هشدار میدهد
-
جستوجو در متن
-
ترافیک
فرهنگ واژههای سره
شدامد
-
دور ترافیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← دور شدآمد
-
local aircraft
هواگَرد محلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] هواگَردی که در محدودۀ شدآمد هر فرودگاه پرواز میکند
-
back track, back taxi
خزش برگشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خزش هواپیما برخلاف جهت جریان شدآمد