کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شحم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شحم
/šahm/
معنی
۱. پیه؛ چربی.
۲. (زیستشناسی) قسمت گوشتی گیاه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شحم
لغتنامه دهخدا
شحم . [ ش َ ] (ع اِ) چربوی گداخته ٔ حیوان . په . پی . وزد. چربی . چربش . (یادداشت مؤلف ). پیه که به عرف ، آن را چربی گویند. (منتهی الارب ). آن قسمت سفید و سبک از گوشت حیوان مانند آنچه شکم و روده های آن را پوشاند. ج ، شحوم . (اقرب الموارد) : بیندازی ...
-
شحم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: شُحُوم] [قدیمی] šahm ۱. پیه؛ چربی.۲. (زیستشناسی) قسمت گوشتی گیاه.
-
واژههای مشابه
-
امل شحم
لغتنامه دهخدا
امل شحم . [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان خرمشهر با طول جغرافیایی 49 درجه و 13 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 30 درجه و 41 دقیقه . (از فرهنگ آبادیهای ایران ).
-
بنت شحم
لغتنامه دهخدا
بنت شحم .[ ب ِ ت ُ ش َ ] (ع اِ مرکب ) شتر فربه . (از المرصع).
-
شحم الخنزير
دیکشنری عربی به فارسی
چربي خوک , گوشت خوک , چربي زدن , ارايش دادن , چرب زباني
-
شحم و لحم
فرهنگ گنجواژه
پیه و گوشت.
-
شحم و لحم
فرهنگ گنجواژه
چاق، فربه.
-
شحم و لحمی
فرهنگ گنجواژه
چاق.
-
لَحم و شَحم
فرهنگ گنجواژه
چاق.
-
واژههای همآوا
-
شهم
واژگان مترادف و متضاد
جلد، چابک، چالاک، فرز
-
شهم
فرهنگ فارسی معین
(شَ) (ص .) 1 - چالاک . 2 - تیز فهم .
-
شهم
لغتنامه دهخدا
شهم . [ ش َ ] (اِخ ) شهم بن مرة، شاعر محاربی است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ). || شهم بن مقدام شیخ است مر ثوری را. (منتهی الارب ). || شهم بن عبداﷲ و شلمةبن شهم ، محدثانند. (منتهی الارب ).
-
شهم
لغتنامه دهخدا
شهم . [ ش َ ] (ع ص ) تیزخاطر. چالاک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیزدل . (مهذب الاسماء) (مجمل اللغة) (اقرب الموارد). ج ، شِهام : بوسهل حمدوی نیز مردی شهم و کافی بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 394). ما تو را آزموده ایم در همه ٔ کارها شهم و کافی و معتم...