کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شجیرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شجیرة
لغتنامه دهخدا
شجیرة. [ ش َ رَ ] (ع ص ) مؤنث شجیر. جای پردرخت . (از اقرب الموارد): ارض شجیرة؛زمین درختناک . (منتهی الارب ). و رجوع به شجیر شود.
-
شجیرة
لغتنامه دهخدا
شجیرة. [ ش ُ ج َ رَ ] (ع اِ مصغر) درختک . (یادداشت مؤلف ). درختچه .
-
واژههای مشابه
-
شجيرة
دیکشنری عربی به فارسی
بوته , گلبن , بوته توت فرنگي , درختچه , بوته دار کردن
-
جستوجو در متن
-
گلبن
دیکشنری فارسی به عربی
شجيرة
-
بوته توت فرنگی
دیکشنری فارسی به عربی
شجيرة
-
درختچه
دیکشنری فارسی به عربی
شجيرة
-
بوته دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شجيرة
-
بوته
دیکشنری فارسی به عربی
اجمة , شجيرة , عشبة , عليق , مرج
-
درختناک
لغتنامه دهخدا
درختناک . [ دِ رَ ] (ص مرکب ) منسوب به درخت . جای پردرخت . (ناظم الاطباء). جای پر از درخت . درختستان . دَغِل . شَجِر. شَجراء. شَجیرة. شَعراء. صُراح . عِراق . عُقدة. غَبَرَة. غُتِل . مُعظَئِل .مُعظِل : شاجنة؛ وادی درختناک . ضَرِب ؛ جای پست همواردرختنا...
-
ذوالنجمة
لغتنامه دهخدا
ذوالنجمة. [ ذُن ْ ن َ م َ ] (ع اِ مرکب ) خر. (منتهی الارب ). و در تاج العروس ذیل کلمه ٔ نجمة آمده است : و النجمه بالفتح و یحرک ... نبت معروف فی البادیة، قال ابوعبید: السرادیح اماکن لینة تنبت النجمة و النصی قال والنجمة شجرة تنبت ممتدة علی وجه الارض او...