کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شجنة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شجنة
لغتنامه دهخدا
شجنة. [ ش َ ن َ ] (ع اِ)شاخ از هر چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شِجنَه . (منتهی الارب ). شُجنَه . (منتهی الارب ). || بیخهای درخت درهم پیچیده . (از اقرب الموارد).
-
شجنة
لغتنامه دهخدا
شجنة. [ ش ِ ن َ ] (اِخ ) ابن عطاردبن عوف بن کعب بن زید منات است . (منتهی الارب ). بطنی است منسوب به شجنةبن عطاردبن عوف بن کعب و از جمله بلاد ایشان ، الحجزاء است . (از معجم قبایل العرب ج 2).
-
شجنة
لغتنامه دهخدا
شجنة. [ ش ِ ن َ ] (ع اِ) شاخ از هر چیزی . (منتهی الارب ). شَجنَة. (منتهی الارب ). شُجنَة. (منتهی الارب ).
-
شجنة
لغتنامه دهخدا
شجنة. [ ش ِ ن َ ] (ع اِ) یک شعبه از خوشه ٔ انگور که تمامی آن پخته باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).زِنگِلَه (در تداول مردم قزوین ). شَجنَه . شُجنَة. (اقرب الموارد). || شکاف در کوه . (منتهی الارب ). || رگها و بیخهای درخت درهم شده . (منتهی الارب ...
-
جستوجو در متن
-
شجن
لغتنامه دهخدا
شجن . [ ش ُ / ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شجنة. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجنة شود.
-
شجنات
لغتنامه دهخدا
شجنات . [ ش ِ ] (ع اِ) ج ِ شجنة. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجنة شود.
-
شجنات
لغتنامه دهخدا
شجنات . [ ش ُ ج ِ ] (ع اِ) ج ِ شجنة. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجنة شود.
-
شجنات
لغتنامه دهخدا
شجنات . [ ش ُ ج ُ ] (ع اِ) ج ِ شجنة. (از ذیل اقرب الموارد). رجوع به شجنة شود.
-
اشجان
لغتنامه دهخدا
اشجان . [ اِ ] (ع مص ) اندوهگین کردن کسی را کاری . || صاحب شجنة گردیدن درخت انگور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جخراء
لغتنامه دهخدا
جخراء. [ ج َ ] (اِخ ) شهری است مر بنی شجنه را. (منتهی الارب ). نام شهری . (ناظم الاطباء). بلدی است مر بنی شجنةبن عطاردبن عوف بن کعب را. (از معجم البلدان ).