شجنة. [ ش ِ ن َ ] (ع اِ) یک شعبه از خوشه ٔ انگور که تمامی آن پخته باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).زِنگِلَه (در تداول مردم قزوین ). شَجنَه . شُجنَة. (اقرب الموارد). || شکاف در کوه . (منتهی الارب ). || رگها و بیخهای درخت درهم شده . (منتهی الارب ). شُجنَه . (منتهی الارب ). شَجنَه . (اقرب الموارد). || یقال : بینی و بینه شجنة رحم ؛ ای قرابة مشتبکة. و فی الحدیث : الرحم شجنة من الرحمن ؛ ای الرحم مشتقة من الرحمن یعنی انها قرابة من اﷲ مشتبکة کاشتباک العروق . (منتهی الارب ). || (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ) (از معجم البلدان ).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.