کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شارده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
شارده
/šārede/
معنی
= شارد
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
شارده
لغتنامه دهخدا
شارده . [ دَ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر دریای روم .(فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع). نام جزیره ای به بحرالروم در انتهای شرقی دریای اسپانیا نزدیک جزیره یابسته . (یادداشت مؤلف ). جزیره ای از مجمع الجزایر بالئار دارای 2250 تن سکنه .
-
شارده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شارِدَة، مؤنثِ شارد، جمع: شوارد] [قدیمی] šārede = شارد
-
واژههای مشابه
-
شاردة
لغتنامه دهخدا
شاردة. [ رِ دَ ] (ع ص ) تأنیث شارد، رمنده . رموک . حوشی . وحشیه . ج ، شوارد. رجوع به شارد شود. || سائره : قافیه ٔ شاردة، بمعنی قصیده ٔ سائره در بلاد ومراد از قافیه در اینجا قصیده است باعتبار تسمیه ٔ کل بنام جزء. ج ، شوارد و شُرَّد. (اقرب الموارد). |...
-
جستوجو در متن
-
شوارد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ شارِدَة] [قدیمی] šavāred ۱. نافرمان؛ سرکش.۲. (صفت) رامنشدنی.۳. = شارده Δ درفارسی در معنای مفرد و جمع هر دو به کار رفته است.
-
شوارد
لغتنامه دهخدا
شوارد. [ ش َ رِ ] (ع ص ، اِ)ج ِ شاردة. رمندگان و پریشانی ها. در ترجمه ٔ مقامات حریری نوشته که شوارد در لغت جمع شاردة است بمعنی شیرماده ٔ رمنده و گریزنده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).- شوارد لغت ؛ لغات غریب و نادر. (از اقرب الموارد). شواذ از لغت . لغت...
-
علی طه
لغتنامه دهخدا
علی طه . [ ع َ طا ها ] (اِخ ) (علی محمود...) وی مهندس و ادیب و شاعر و نویسنده بود، در سال 1320 هَ . ق . در منصورة متولد شد و از مدرسه ٔ هندسه ٔ تطبیقی فارغ التحصیل گشت و بیشتر مدت عمر خود را در خدمت دولت مصر به سر برد و سپس به سمت وکیل دارالکتب المصر...