کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شابور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شابور
لغتنامه دهخدا
شابور. (اِخ ) به قول عمرانی جایی است در مصر. (معجم البلدان ).
-
شابور
لغتنامه دهخدا
شابور. (اِخ ) مصحف شابوت . رجوع به شابوت و مجمل التواریخ و القصص ص 199 شود.
-
شابور
لغتنامه دهخدا
شابور. (اِخ ) مصحف شاور. رجوع به شاور و تاریخ جهانگشای جوینی ج 3 ص 183، 184، 371، 378 چ قزوینی شود.
-
جستوجو در متن
-
بشاور
لغتنامه دهخدا
بشاور. [ ب َ وَ ] (اِخ ) جایی در پارس : نی شابور از پارس است بشاور خوانند. (مجمل التواریخ والقصص ص 64). رجوع به بشاپور و نی شابور شود.
-
شاهبور
لغتنامه دهخدا
شاهبور. [ هََ ] (معرب ، اِ) سابور. معرب شاهپور. (از معرب جوالیقی 194). و نیز رجوع به شابور، شاپور و شاهپور شود.
-
شابوری
لغتنامه دهخدا
شابوری . (اِخ ) عثمان بن شابور. از ابووایل شقیق بن سلمة روایت کرده است . (انساب سمعانی از الاسماء).
-
خرجانی
لغتنامه دهخدا
خرجانی . [ خ َ ] (ص نسبی ) منسوب به خرجان و آن قریتی است از قرای قومس ببلاد بین شابور و ری . (از انساب سمعانی ).
-
شابوری
لغتنامه دهخدا
شابوری . (اِخ ) محمدبن شعیب بن شابور النیسابوری از اهل دمشق است . عده ای از محدثان شام از وی حدیث شنیده اند. رحیم و عباس بن ولیدبن مربد و دیگران از او روایت کرده اند. (انساب سمعانی ).
-
ازان
لغتنامه دهخدا
ازان . [ ] (اِخ ) [ شاپور ذوالاکتاف ] شهر کرخه کرد و از آنجا بزیر زمین اندر راه کرد که سوار بگندیشاپور رفتی ، و بسیار قلعه ها کرد و از جمله قلعه ٔ ازان و آنرا مؤبدان گفته اند و بر آنجا سرایها ساخته اند سخت بزرگ و خزینه و فرزندان برین قلعه بودند بوقت...
-
اندیو
لغتنامه دهخدا
اندیو. [ اَ ] (اِخ ) صاحب مجمل التواریخ والقصص در ضمن پادشاهی شاپور اول آرد: شاپور... شهرها بسیار کرد چون شابور، و نیشابور، شادشاپور، بدان اندیوشاپور ، شاپور خواست ... به از اندیوشاپور، جندیو شابور است از خوزستان ، اندیو نام انطاکیه است بزبان پهلوی ،...
-
نه
لغتنامه دهخدا
نه . [ ن ِ ] (پیشوند) به معنی شهر است که عربان مدینه و بلد خوانند، همچون نشابور که نه شابور است یعنی شهر شاپور و نهاوند یعنی شهر آوند، چه در آنجا ظروف و اوانی بسیار می ساخته اند. (از جهانگیری ) (برهان قاطع). مثل این است که این کلمه معنی مخصوص دارد در...
-
ختاه نامه
لغتنامه دهخدا
ختاه نامه . [ خ ُ م َ/ م ِ ] (اِ مرکب ) خدای نامه ، شاهنامه . تاریخ . (یادداشت بخط مؤلف ) : چنین روایت کند بهرام مؤبد شابور اندر کیومرث [ نامه ] که من بیست و اند کتاب جمع آوردم از ایشان ختاه نامه خوانند و درست کردم ، تا ملک بعرب افتادی ... (از مجمل...
-
کشش کردن
لغتنامه دهخدا
کشش کردن . [ ک ُ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیکار کردن . نبرد کردن . جنگ کردن . || کشتن . قتل کردن . || ذبح کردن . (ناظم الاطباء) : با ارطیون پنجاه هزار مرد بود که از حصار بیرون آمد و با عمروبن العاص حرب کرد و عمرو او را هزیمت کرد و بسیار کشش کرد و ارطی...
-
خذاهویه
لغتنامه دهخدا
خذاهویه . [ خ ُ و ی َ ] (اِخ ) ابن سهل . وی یکی از فرزندان سهل دانشمند معروف دوره ٔ ترجمه ٔ عباسی است و در عیون الانباء آمده است : یوسف بن ابراهیم گفت : از شوخی ها و مداعبات سهل کوسج ، یکی آن بود که وی بسال 209 هَ .ق . تمارض کرد و شهودی را نزد خود خو...