کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپرساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سپرساز
/separsāz/
معنی
۱. آنکه سپرهای اتومبیل را تعمیر میکند.
۲. [قدیمی] کسی که سپر میسازد؛ سازندۀ سپر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپرساز
لغتنامه دهخدا
سپرساز. [ س ِ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه سپر سازد. آنکه سپر درست کند : هندوانند سپرساز از سیم لیک دارنده ٔ تیر خزرند. خاقانی .ندانم سپرساز خاقانیاکه نادانی اکسیر دانستن است .خاقانی .
-
سپرساز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) separsāz ۱. آنکه سپرهای اتومبیل را تعمیر میکند.۲. [قدیمی] کسی که سپر میسازد؛ سازندۀ سپر.
-
جستوجو در متن
-
سپرگر
لغتنامه دهخدا
سپرگر. [ س ِ پ َ گ َ ] (ص مرکب ) سپرساز.
-
سپرسازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) separsāzi ۱. شغل و عمل سپرساز.۲. (اسم) جایی که سپرهای اتومبیل را تعمیر کنند.
-
تراس
لغتنامه دهخدا
تراس . [ ت َرْ را ] (ع ص ) سپرساز. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). سپردوز. (مهذب الاسماء) || خداوند سپر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(المنجد) (اقرب الموارد). سپردار. (مهذب الاسماء).
-
نادانی
لغتنامه دهخدا
نادانی . (حامص مرکب ) (از: نادان + ی (حاصل مصدر، اسم معنی ). جهل . ضد دانائی . (حاشیه ٔ ص 2092 برهان چ معین ). جهل . بی علمی . بی اطلاعی . بی وقوفی . بی شعوری . بی عقلی . بی هوشی .دیوانگی . حماقت . (ناظم الاطباء). سفاه . (دهار). خُرقه . خُرق . طغامة....