کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
صوفی
لغتنامه دهخدا
صوفی . (ص نسبی ، اِ) پیرو طریقه ٔ تصوف . پشمینه پوش . یک تن از صوفیه : دل از عیب صافی و صوفی به نام به درویشی اندر شده شادکام . فردوسی .مرد صوفی تصلفی نبودخود تصوف تکلفی نبود. سنائی .واینک پی موافقت صف صوفیان صوف سپید بر تن مشرق دریده اند. خاقانی .دی...
-
صوفی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (ص نسب .) 1 - پشمینه پوش . 2 - پیرو طریقة تصوف .
-
صوفی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی) [عربی: صوفیّ] (تصوف) sufi پیرو طریقۀ تصوف: ◻︎ دل از عیب صافی و صوفی به نام / به درویشی اندر دلی شادکام (فردوسی: ۵/۵۴۱).
-
جستوجو در متن
-
sumphy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی
-
swith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی
-
صوفی گری
فرهنگ واژههای سره
سوفی گر
-
Sophie Tucker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی تاکر
-
sophy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی، صوفی، شخص عاقل
-
sophies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی ها، صوفی، شخص عاقل
-
soffit
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوفی، زیر طاق، سقف، قسمت پایین عمارت
-
اسوچین
لغتنامه دهخدا
اسوچین . [ اِ وِ ] (اِ خ ) مادام آن سوفی 1782 - 1857 م .). نویسنده ٔ فرانسوی که اصلاً روسی بود. او راست : لتر و پانسه .
-
ژرژ دنیکمدی
لغتنامه دهخدا
ژرژ دنیکمدی . [ ژُ دُ ک ُ م ِ ] (اِخ ) نام اسقف الاساقفه ٔ نیقوسه . متوفی در حدود سال 890 م . وی قبل از نیقوسه اسقف الاساقفه ٔ سن سوفی قسطنطنیه بوده است .
-
ژرژ دوم
لغتنامه دهخدا
ژرژ دوم . [ ژُ ژِ دُوْ وُ ] (اِخ ) نام پادشاه یونان . پسر بزرگ کنستانتین شاه یونان و ملکه ٔسوفی شاهزاده ٔ پروس . مولد سال 1890 م . در تاتوئی .
-
ژرمن
لغتنامه دهخدا
ژرمن . [ ژِ م َ ] (اِخ ) سوفی . نام ریاضی دان فرانسوی . مولد پاریس بسال 1776 و وفات در همانجا بسال 1831 م .
-
گای
لغتنامه دهخدا
گای . (اِخ ) مادام سوفی گِه . نویسنده ٔ فرانسوی متولد در پاریس ، مادر دلفین گای (مادم دُ ژیراردن ) رمانهای جالب توجه و جذابی برای معرفی دیرکتوار و امپراطوری فرانسه نوشته است : لردستل ، بدبختیهای عاشقی سعید . (1776 - 1852 م .).