کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سَوا آویدن
لهجه و گویش بختیاری
savâ âvidan جدا شدن.
-
سُوا سُوْ
لهجه و گویش بختیاری
sovâ sov فردا صبح.
-
سُوا شوو
لهجه و گویش بختیاری
sovâ šow فرداشب.
-
سوا کردن
لهجه و گویش تهرانی
رها کردن:از خودش باد سوا می کرد/جدا کردن:خرج را ()،آخور را()
-
پس سُوا سُوْو
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ-sow پسفردا صبح.
-
پس سُوا شُوو
لهجه و گویش بختیاری
pas-sovâ-šow پسفردا شب.
-
سَوا و جُدا
فرهنگ گنجواژه
جدا. سوا و جدا کردن.
-
سری سوا داشتن
واژهنامه آزاد
ندار و صمیمی بودن
-
واژههای همآوا
-
سوء
واژگان مترادف و متضاد
۱. بد، ناروا ≠ نیک، روا، نیکو ۲. قبیح، ناپسند، شنیع ≠ پسندیده، مستحسن
-
صوع
لغتنامه دهخدا
صوع . (ع اِ) ج ِ صاع . (منتهی الارب ). رجوع به صاع شود.
-
صوع
لغتنامه دهخدا
صوع . [ ص َ ] (ع مص ) پیمودن به صاع . || جدا کردن . (منتهی الارب ). || دوتا کردن و پیچاندن چیزی را. (اقرب الموارد). || متفرق و پراکنده ساختن . (منتهی الارب ) (مصادر زوزنی ). پراکنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || ترسانیدن کسی را. || رفتن زنبور بعضی ...
-
صوع
لغتنامه دهخدا
صوع . [ ص َ / صو ] (ع اِ) پیمانه . (منتهی الارب ).
-
صوع
لغتنامه دهخدا
صوع . [ ص ُ وَ ] (ع اِ) پاره ٔ گیاه خشک در میان گیاه تر. (منتهی الارب ).
-
سوء
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) 1 - بدی ، شر. 2 - زشتی .
-
سوء
لغتنامه دهخدا
سوء. (ع اِمص ، اِ) بدی . (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ) (آنندراج ) : نعوذ باﷲ من قضاءالسوء. (تاریخ بیهقی ). فانقلبوا بنعمة من اﷲ و فضل لم یمسَسْهم سوء و اتبعوا رضوان اﷲ و اﷲ ذوفضل عظیم . (قرآن 174/3).- دابة سوء ؛ خروسک و مانند آن . (منتهی الارب ).- ...