کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرفه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سرفه کردن
لغتنامه دهخدا
سرفه کردن . [ س ُ ف َ /ف ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اخراج غیرارادی هوای محتوی درریه توأم با صدا. (فرهنگ فارسی معین ) : مغز گردون عطسه دادو حلق دریا سرفه کردزآن غبار ره که ایام الرهان افشانده اند. خاقانی .رجوع به سرفه شود.
-
سرفه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سعال
-
واژههای مشابه
-
سرفة
لغتنامه دهخدا
سرفة. [ س ُ ف َ ] (ع اِ) جانوری است که درخت را سوراخ کند. (غیاث ) (آنندراج ). جنبنده ٔ خردی که درخت سوراخ کند و در آن جای گیرد. (بحر الجواهر). چوب خواره . کژه ٔ چوب . (زمخشری ). درخت سنبه . (مهذب الاسماء). مور سپید که از ریزه های چوب خانه سازد و در آ...
-
سیاه سرفه
فرهنگ فارسی معین
(سُ فِ یا فَ) (اِمر.) مرضی است عفونی و بسیار ساری که ویروسش بیشتر در حنجره ، قصبة الریه ، نایژه ها موضع می گیرد که باعث سرفه های شدیدی می شود.
-
سرفه کنان
لغتنامه دهخدا
سرفه کنان . [ س ُ ف َ / ف ِ ک ُ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال سرفه : آن حلق صراحی بین کز می به فواق آمدچون سرفه کنان از خون بیمار به صبح اندر. خاقانی .حلق و لب قنینه بین سرفه کنان و خنده زن خنده بهار عیش دان سرفه نوای صبحدم . خاقانی .رجوع به سرفه شود.
-
سیاه سرفه
لغتنامه دهخدا
سیاه سرفه . [ سیا س ُ ف َ / ف ِ ] (اِ مرکب ) بیماری که با سرفه های تشنجی شدید همراه است . (ناظم الاطباء).
-
سرفه گوزک
لهجه و گویش تهرانی
سرفه ای که در اثر فشار آن بادی خارج شود
-
سرفه خشک وکوتاه
دیکشنری فارسی به عربی
ماجور
-
جستوجو در متن
-
coughing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه، سرفه کردن، سلفیدن، عطسه کردن
-
coughed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه کرد، سرفه کردن، سلفیدن، عطسه کردن
-
cough
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه کردن، سرفه، جرقه، سلفیدن، عطسه کردن
-
coughs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرفه، جرقه، سرفه کردن، سلفیدن، عطسه کردن
-
کُتَه کردن
لهجه و گویش بختیاری
kota kerdan سرفه کردن.