کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساهور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ساهور
/sāhur/
معنی
۱. ماهتاب؛ ماه.
۲. هالۀ ماه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساهور
لغتنامه دهخدا
ساهور. (اِخ ) کوهی است در مغرب که معدن سنگی است بهمین نام ، و آن سنگی که جمیع سنگهای سخت را قطع کند. و بجای ها میم هم بنظر آمده است . اﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ).
-
ساهور
لغتنامه دهخدا
ساهور. (ع اِ) بیداری . || بسیاری . (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ماه تاب . (منتهی الارب ). || هاله ٔ ماه . || غلاف ماه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || ماه . (اقرب الموارد). || نه روز باقی ازماه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || سایه ٔ زمی...
-
ساهور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] sāhur ۱. ماهتاب؛ ماه.۲. هالۀ ماه.
-
واژههای همآوا
-
صاهور
لغتنامه دهخدا
صاهور. (معرب ، اِ) غلاف ماه . (منتهی الارب ). صاحب تاج العروس و اقرب الموارد گویند کلمه ٔ اعجمی است .
-
جستوجو در متن
-
سامود
لغتنامه دهخدا
سامود. (اِ) الماس . (آنندراج ) (نشوء اللغه ). سنگ الماس . (مهذب الاسماء) (دهار). اسم پارسی ساهور. (ناظم الاطباء).
-
غلاف
لغتنامه دهخدا
غلاف . [ غ ُ / غ ِ / غ َ ] (ع اِ) پوشش . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آنچه بدان چیزی را بپوشانند. الغشاءیغشی به الشی ٔ کغلاف القارورة و السیف و الکتاب ، یقال : «جرد السیف من غلافه ». (اقرب الموارد). لفافه و هرآنچه چیزی را احاطه کند. (ناظم الاطباء) : بفر...