کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زوانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زوانه
/zavāne/
معنی
= زبانه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زوانه
لغتنامه دهخدا
زوانه . [ زَ / زُ ن َ / ن ِ ] (اِ) لیقه و پنبه و یا ابریشمی که در دوات تحریر می گذارند. (ناظم الاطباء).
-
زوانه
لغتنامه دهخدا
زوانه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ) زوان و زوانه هر دو بمعنی زبان است ، زفان تبدیل آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). رجوع به زوان شود.
-
زوانه
لغتنامه دهخدا
زوانه . [ زُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بر وزن و معنی زبانه است که زبانه ٔ آتش و زبانه ٔ شاهین ترازو وامثال آن باشد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
زوانه
فرهنگ فارسی معین
(زَ نِ) (اِ.) زبانه .
-
زوانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zavāne = زبانه
-
جستوجو در متن
-
زفانه
لغتنامه دهخدا
زفانه . [ زُ / زَ ن َ /ن ِ ] (اِ) زبانه . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). زبانه . زوانه . زبانه ٔ آتش چوب و مانند آنها. (فرهنگ فارسی معین ). شعله و زبانه ٔ آتش . (ناظم الاطباء) (از برهان ). || آلتی که در میان شاهین ترازو است . (فرهنگ فار...
-
چچن
لغتنامه دهخدا
چچن . [ چ ِ چ ِ ] (اِ) در مازندران گیاهی را گویند که در گندم زارها روید، و دانه ای دارد شبیه دانه ٔ گندم ولی سیاه رنگ که با گندم مخلوط شود و نان را بدمزه کند و چون سمی است خورنده ٔ نان را سستی و دوار آرد. نوعی گیاه که در مزرعه ٔ گندم و جو میروید و مح...
-
زوان
لغتنامه دهخدا
زوان . [ زَ ] (اِ) بر وزن و معنی زبان است که به عربی لسان خوانند. (برهان ). زوانه . (انجمن آرا) (آنندراج ). زبان و لسان . (ناظم الاطباء). زبان . زفان . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زوانه و زبان و زفان شود. || نام دارویی است که با گوگرد بربهق طلا کنند...