کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زلفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زلفة
لغتنامه دهخدا
زلفة. [ زَ ل َ ف َ ] (ع اِ) حوض پرآب . ج ، زَلَف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای گرد آمدن آب باران پرآب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای گرد آمدن آب باران که پر باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کاسه ٔ بز...
-
زلفة
لغتنامه دهخدا
زلفة. [ زُ ف َ ] (ع اِ) کاسه و پنگان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کرانه ٔ چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نزدیکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): فلما راوه زلفة سیئت...
-
واژههای مشابه
-
زلفه
لغتنامه دهخدا
زلفه . [ ] (اِخ ) یکی از دو کنیزکی است که لیان خال یعقوب پس از دادن دختر خود لیا، به یعقوب به خانه ٔ یعقوب فرستاد و از این کنیزک دو پسر از دوازده سبط یعقوب که کادواشیر و به روایتی جادواشر باشند به وجود آمد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 59 شود.
-
زلفه
لغتنامه دهخدا
زلفه . [ زَ ف َ ] (اِ) کوچه ٔ تنگ و تاریک را گویند. (برهان ) (آنندراج ). کوچه ٔ تنگ و تاریک و جای تنگ و تاریک . (ناظم الاطباء).
-
زُلْفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
نزديک
-
واژههای همآوا
-
ظلفة
لغتنامه دهخدا
ظلفة. [ ظَ ف َ / ظَ ل ِ ف َ ] (ع اِ) نشانی است مرشتر را. || (ص ) ارض ظلفة (بالفتح و التحریک )؛ زمین درشت که اثر نگیرد. || امراءة ظلفةالنفس ؛ أی عزیزة عند نفسها. || (اِ) یکی از چهار چوب که بر پالان بر دو پهلوی شتر بندند و اطراف زیرین آن به زمین رسد و...
-
زلفت
لغتنامه دهخدا
زلفت . [ زُ ف َ ] (ع اِمص ) درجه و منزلت و نزدیکی ... و در فارسی گاهی مجازاً بمعنی دوستی آید. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مأخوذ از تازی زلفة. نزدیکی و منزلت : این است تواریخ و کتب که هر یکی از آن صراط الفت و بساط زلفت و حظایر انس و محک خواطر... و غای...
-
زلفت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: زلفة] [قدیمی] zolfat ۱. قرب؛ نزدیکی.۲. [مجاز] انس؛ دوستی.
-
زُلْفَةً
فرهنگ واژگان قرآن
نزديک
-
جستوجو در متن
-
زلفات
لغتنامه دهخدا
زلفات . [ زُ / زُ ل َ / زُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ زُلفَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ زلفة، پاره ای از شب یا از اول شب . (آنندراج ). رجوع به زلفة شود.
-
زلف
لغتنامه دهخدا
زلف . [ زُ ل ُ ] (ع اِ) اول شب . (ناظم الاطباء). و قری ٔ زُلُفاً من اللیل اما مفرده کحلم و اما جمع زُلُفَة کبسر و بسرة بضم سینها او زُلْفا من اللیل بضمه جمع زُلفَه کدرء و... (منتهی الارب )(از ناظم الاطباء). رجوع به زلفة و ماده ٔ قبل شود.
-
زلف
لغتنامه دهخدا
زلف . [ زَ ل َ ] (ع اِ) نزدیکی و مرتبه و پایگاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قربت . یقال : له ُ زلف منه ُ؛ ای قربة و احتمل فلان الکلف حتی نال زلف . (اقرب الموارد). || ج ِ زَلَفَة. رجوع به زلفة شود. || حوض پرآب . (منتهی الارب ) (از ناظم...