زلفة. [ زَ ل َ ف َ ] (ع اِ) حوض پرآب . ج ، زَلَف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || جای گرد آمدن آب باران پرآب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای گرد آمدن آب باران که پر باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کاسه ٔ بزرگ و پنگان سبز. || صدفة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || کاسه ٔ نزدیک تک . || کرانه ٔ کوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سنگ هموار و تابان . || زمین درشت . || زمین روفته . || جای برابر و هموار از کوه نرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || زن یا روی آن . || مرغزار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). روضه . (معجم متن اللغة).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.