کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زحافة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زحافة
لغتنامه دهخدا
زحافة. [ زَح ْ حا ف َ ](ع ص ، اِ) صیغه ٔ مبالغه است . بسیار خزنده . ج ، زَحّافات . || طائفه ای از حیوانات که با خزیدن راه میروند. خزندگان . رجوع به زَحّافات شود. || (در اصطلاح مولدان ) وسیله و ابزار هموار ساختن زمین برای کشت است . ماله . مسلفه . (از ...
-
جستوجو در متن
-
اروه
لغتنامه دهخدا
اروه . [ اُ وِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از خزندگان زحّافه از خانواده ٔ آنگیده که در اروپا و بربر و آسیای غربی بسیار است .
-
زحافات
لغتنامه دهخدا
زحافات . [ زَح ْ حا ] (ع ص ، اِ) ج ِ زحافة مؤنث زحاف . رجوع به زحافه شود. || جانوران خزنده رازحافات گویند. در الموسوعة آمده : زحافات یک طبقه ازحیوانات ذوفقارند. پوست بیشتر انواع زحافات از فلس پوشیده شده و عموماً تخم میگذارند و از راه ریه تنفس میکنند...
-
زحاف
لغتنامه دهخدا
زحاف . [ زَح ْ حا ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه است از زحف . بسیار خزنده . || نوعی از ملخ را زحاف گویند درمقابل دیگر نوع آن که پرواز کننده است . (از اقرب الموارد). || آنچه بر شکم رود (از حیوانات ) مانند مارها. (از المعجم الوسیط). رجوع به زحافة و زَحّافات شو...