زحافة. [ زَح ْ حا ف َ ](ع ص ، اِ) صیغه ٔ مبالغه است . بسیار خزنده . ج ، زَحّافات . || طائفه ای از حیوانات که با خزیدن راه میروند. خزندگان . رجوع به زَحّافات شود. || (در اصطلاح مولدان ) وسیله و ابزار هموار ساختن زمین برای کشت است . ماله . مسلفه . (از معجم الوسیط) (از قاموس عصری ، عربی - انگلیسی ). اغلب زحافه را بر مسلفه اطلاق کنند و انجمن لغت مصری تصویب کرده که مسلفه و زحافه و مملقه را بر رنده ٔ چوبی اطلاق کنند که کشاورزان پس از کشت ، زمین را بدان هموار سازند. این آلت بفرانسه هرس نام دارد.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.