کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روزنک سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روزنک سر
لغتنامه دهخدا
روزنک سر. [ رَ / رُو زَ س َ ] (اِ مرکب ) هدهد و شانه بسر. (ناظم الاطباء). روزنه سر. رجوع به روزنه سر شود.
-
روزنک سر
لغتنامه دهخدا
روزنک سر. [ رَ / رُو زَ ن َ ک ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمت نرم از سر. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
Porifera
روزنکتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران آبزی غالباً دریازی پالیدهخوار که استخوانبندی آنها از رشتههای کلاژنی و سوزنههای (spicules) کلسیمی یا سیلیسی تشکیل شده است و یاختههای تخصصی آنها بهصورت بافت سازماندهی نشده است متـ . اسفنجتباران Spongiaria
-
جستوجو در متن
-
روزنه سر
لغتنامه دهخدا
روزنه سر.[ رَ / رُو زَ ن َ / ن ِ س َ ] (اِ مرکب ) هدهد و شانه بسر. (ناظم الاطباء). روزنک سر. رجوع به روزنک سر شود.
-
رماعة
لغتنامه دهخدا
رماعة. [ رَم ْ ما ع َ ] (ع اِ) دبر مردم . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). دبر. (دهار). اِست . (اقرب الموارد). کون . || طاسک سر و روزنک سر. (دهار). آنجای از سر کودک که می جنبد. (منتهی الارب ). آنجا که می جنبد از یافوخ کودک . (از اقرب الموارد). تار سر ی...