کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربیعة الرقی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربیعة الرقی
لغتنامه دهخدا
ربیعة الرقی . [ رَ ع َ تُرْ رَق ْ قی ی ] (اِخ ) ربیعةبن ثابت بن لجأبن العیذار اسدی ، مکنی به ابوثابت یا ابوشبانة رقی و ملقب به غاوی . شاعر غزلسرای کور، معاصر مهدی عباسی وستایشگر وی بود. او در رَقّة (در فرات از شهرهای جزیره ) بدنیا آمد و بسال 198 هَ ...
-
واژههای مشابه
-
ربیعه
فرهنگ نامها
(تلفظ: rabiy‛e) (عربی) (مؤنث ربیع) ، ← ربیع .
-
دیار ربیعة
لغتنامه دهخدا
دیار ربیعة. [ رِ رَ ع َ ] (اِخ ) شرقی ترین و بزرگتری ولایت الجزیره که درسراسر طول دجله امتداد دارد و شامل نواحی زیر است : دشت خاپور و خرماس و ثرثار در ناحیه راست دجله و مجرای سفلای خابور صغیر و مجرای اعلا و سفلای زاب در سمت چپ دجله شهرهای عمده اش : م...
-
ربیعبن ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعبن ربیعة. [ رَ ع ِ ن ِ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن رفیع سامی . رجوع به ربیعةبن رفیع شود.
-
ربیعبن ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعبن ربیعة. [ رَ ع ِ ن ِ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن عوف بن قنان بن انف الناقة تمیمی ، مکنی به ابویزید و معروف به مخبل سعدی . شاعر نامی است . ابن درید نام وی را ربیعةبن کعب آورده و ربیعةبن مالک و ربیعةبن عوف هم نامیده شده است . ابوالفرج اصفهانی او را در شم...
-
ربیعبن ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعبن ربیعة. [ رَ ع ِ ن ِ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عدی بن ذئب ، معروف به سطیح الکاهن . از بنی مازن و از طایفه ٔ اَزْد بود. از کاهنان غسانی دوران جاهلیت بشمار میرود و عرب او را به حکمیت می پذیرفتندچنانکه عبدالمطلب بن هاشم با همه ٔ بزرگی مقامش در ا...
-
ربیعه ٔ کلابی
لغتنامه دهخدا
ربیعه ٔ کلابی . [ رَ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابوموسی از طریق ابومسلم کجی و از قول داود از وی روایتی نقل کرده است . رجوع به الاصابة ج 1 قسم 4 شود.
-
ربیعة الاجزم
لغتنامه دهخدا
ربیعة الاجزم . [ رَ ع َ تُل ْ اَ زَ ] (اِخ ) ثقفی ... از صحابه ٔ حضرت رسول (ص ) بود و ابن شاهین از طریق ابومعشر با اسنادی درباره ٔ وی روایتی نقل کرده است . (از الاصابة ج 1 قسم 1).
-
ربیعة البصری
لغتنامه دهخدا
ربیعة البصری . [ رَ ع َ تُل ْ ب َ ] (اِخ ) بدوی بوده و سپس در بصره اقامت گزیده و شاعر و راویه است . کتاب حنین الابل ابی اوطان و کتاب ما قیل فی الحیات من الشعر از اوست . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
ربیعة الرأی
لغتنامه دهخدا
ربیعة الرأی . [ رَ ع َ تُرْ رَءْی ْ ] (اِخ ) ربیعةبن فروخ تمیمی (از طریق ولاء نه تمیمی اصلی ) مدنی ، مکنی به ابوعثمان . امام فقیه و مجتهد و از مذهب رأی آگاه بود از اینروی به ربیعةالرأی ملقب گردید. از ارباب سخاوت و کرم بود و وقتی که سفاح بمدینه آمد...
-
ربیعة السعدی
لغتنامه دهخدا
ربیعة السعدی . [ رَ ع َ تُس ْ س َ ] (اِخ ) بغوی او را در عدادصحابه ٔ حضرت رسول (ص ) آورده و از طریق ضحاک بنانی از وی روایت کرده است . رجوع به الاصابة ج 1 قسم 1 شود.
-
ربیعة القرشی
لغتنامه دهخدا
ربیعة القرشی . [ رَ ع َ تُل ْ ق ُ رَ ] (اِخ ) به روایت ابن خیثمة از صحابه ٔ حضرت رسول (ص ) بود و ابن خیثمة بواسطه از وی حدیثی نقل میکند ولی ابونعیم گفته : گمان می کنم وی همان ربیعةبن عباد باشد. و رجوع به الاصابة ج 1 قسم 1 و ربیعةبن عباد و ربیعة بنی ق...
-
ربیعة خاتون
لغتنامه دهخدا
ربیعة خاتون . [ رَ ع َ ] (اِخ ) ربیعة بنت ایوب (نجم الدین )بن شاذی بن مروان ، دختر سلطان صلاح الدین یوسف . زنی دانشمند و پرهیزگار بشمار میرفت . بنیانگذار مدرسه ٔ حنبلة در جبل صالحیه ٔ دمشق بود و برای آن اوقافی اختصاص داد. ربیعة به سال 561 هَ . ق . مت...
-
زبیدبن ربیعة
لغتنامه دهخدا
زبیدبن ربیعة. [ زُ ب َ دِ ن ِ رَ ع َ ] (اِخ ) بطنی از زبید اکبر از سعد العشیرة، از بطون قحطان . زبید (پدر این بطن ) منبه بن ربیعةبن منبه الاکبر است که به زبید الاصغر نیز مشهور است . (از معجم قبائل العرب ).