ربیعبن ربیعة. [ رَ ع ِ ن ِ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن مسعودبن عدی بن ذئب ، معروف به سطیح الکاهن . از بنی مازن و از طایفه ٔ اَزْد بود. از کاهنان غسانی دوران جاهلیت بشمار میرود و عرب او را به حکمیت می پذیرفتندچنانکه عبدالمطلب بن هاشم با همه ٔ بزرگی مقامش در اختلاف که درباره ٔ آب طائف با جماعتی از قیس عیلان داشت او را به حکمیت قبول کرد. مردم به وسعت دید و درستی رای او مثل می زدند. فیروزآبادی گفته : او غیر از سر در دیگر بدنش استخوانی نداشت و زبیدی افزوده است که اوقادر به حرکت نبود، اهل جابیه از اطراف شام بود و در آنجا اندکی پس از تولد حضرت رسول (ص ) درگذشت . از او داستانهای شگفت انگیزی بجای مانده . مردم پپش او می آمدند و می گفتند برای کاری پیش تو آمده ایم آن کار چیست ، او آنچه را در خاطر آنان بود برایشان بازگو میکرد. ربیع در سال 52 قبل از هجرت درگذشت . (از اعلام زرکلی ). و رجوع به فهرست ترجمه ٔ مقدمه ٔ ابن خلدون شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.