کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حسین نکساری
لغتنامه دهخدا
حسین نکساری . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) (امیر...) او راست : رسالة فی «یوم یأتی بعض آیات ربک ...». (کشف الظنون ).
-
کادح
لغتنامه دهخدا
کادح . [ دِ ] (ع ص ) کارکننده و کوشش کننده . (منتهی الارب ) : یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحاً فملاقیه . (قرآن 6/4).
-
منزل
لغتنامه دهخدا
منزل . [ م ُ ن َزْ زَ ] (ع ص ) فروفرستاده : والذین آتیناهم الکتاب یعلمون انه منزل من ربک بالحق . (قرآن 114/6).
-
ماکثون
لغتنامه دهخدا
ماکثون . [ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ماکث . (ناظم الاطباء) : و نادوا یا مالک لیقض ِ علینا ربک قال انکم ماکثون . (قرآن 77/43). و رجوع به ماکث شود.
-
اربک
لغتنامه دهخدا
اربک . [ اَ ب َ ] (ع ص ) تیره فام . || شتر سیاه تیره رنگ یا شتری که هر دو پهلو و گوشهای وی سخت سیاه و سوای آن تیره رنگ باشد. ج ، رُبک . (منتهی الارب ).
-
اشکنه ساختن
لغتنامه دهخدا
اشکنه ساختن . [ اِک َ ن َ / ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) ترید کردن . تهیه کردن اشکنه . تَرَبّض . (منتهی الارب ): ربک الثرید؛ نیکو ساخت اشکنه را. (منتهی الارب ) و رجوع به اشکنه کردن شود.
-
المق
لغتنامه دهخدا
المق . [ اَ م َ ] (علامت اختصاری ) رمز است از المقصود: الحائطیه ... قالوا للعالم الهان قدیم و محدث هوالمسیح ... و هوالمق بقوله تعالی «و جاء ربک و الملک صفاً صفاً» (قرآن 22/89). (تعریفات جرجانی ).
-
سَبِّحِ
فرهنگ واژگان قرآن
تسبيح گو - از عيب و نقص بري بدان (در عبارت "سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ " منظور اين است که بوسيله ستودن پروردگارت او را از عيب بري بدان مثلاً بگو او نتها ناتوان نيست بلکه تواناي بي نهايت است )
-
مَّرَدّاً
فرهنگ واژگان قرآن
بازده - نتیجه (درعبارت "وَﭐلْبَاقِيَاتُ ﭐلصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَاباً وَخَيْرٌ مَّرَدّاً" : و اعمال شایسته پایدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهی نیکوتر است)
-
فعال مایرید
لغتنامه دهخدا
فعال مایرید. [ ف َع ْ عا ل ِ ی ُ ] (ص مرکب ) از نعوت باریتعالی و مأخوذاز دو آیت قرآن است : خالدین فیها مادامت السموات و الأَرض اًِلاّ ماشاء ربک اًن َّ ربک فعال لمایرید. (قرآن 107/11). هو الغفور الودود، ذوالعرش المجید، فعال لمایرید. (قرآن 14/85-16)....
-
قضا
لغتنامه دهخدا
قضا. [ ق َ ] (ع مص ) فرمان دادن و حکم کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و از این باب است : قضی ربک ؛ ای امر و حکم ربک . (منتهی الارب ). || مردن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قضی فلان نحبه ؛ یعنی بمرد. (منتهی الارب ).- قضای ناگهانی ؛ مرگ مفاجا...
-
کاها
لغتنامه دهخدا
کاها. (اِخ ) مخفف کهیعص . (کاف ها یا عین صاد) که کلمه ٔ اول از نخستین آیه ٔ سوره ٔ مریم است ؛ کهیعص ذکر رحمة ربک عبده زکریا : خاک مشکین که ز درگاه رسول آورده ست حرز بازوش چو الکهف و چو کاها بینند.خاقانی .
-
شوریده خرد
لغتنامه دهخدا
شوریده خرد. [ دَ / دِ خ ِ رَ ] (ص مرکب )مختلطالعقل : اختلط الرجل ؛ تباه عقل و شوریده خرد گردید. (منتهی الارب ). الاختلاط؛ شوریده خرد شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). ربک . (یادداشت مؤلف ).
-
تبلیغ
لغتنامه دهخدا
تبلیغ. [ ت َ ] (اِخ ) آیه ٔ تبلیغ؛ آیه ٔ 70 سوره ٔ پنجم (مائده ) که آغاز آن : «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و اِن لم تفعل فمابلغت رسالتک » است . و بر طبق اخبار و روایات مفسران درباره ٔ نصب علی بن ابی طالب (ع ) بخلافت نازل شده است .
-
ذوعقاب
لغتنامه دهخدا
ذوعقاب . [ ع ِ ] (ع ص مرکب ) صاحب شکنجه و عقوبت : اِن ّ رَبّک لذو مغفرة و ذوعقاب الیم . (قرآن 41 / 43)؛ بتحقیق پروردگارت صاحب آمرزش و صاحب شکنجه و عقوبت دردناک است . (تفسیر ابوالفتوح ج 4 ص 545). و رجوع به ذومغفرة شود.