کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راز گوینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
راز دار
دیکشنری فارسی به عربی
سري
-
محرم راز
دیکشنری فارسی به عربی
عارف
-
دره راز
واژهنامه آزاد
نام یکی از دشت های شهر چلیچه از توابع شهرستان فارسان در چهارمحال و بختیاری.
-
راز بستند
واژهنامه آزاد
راز نگهداشتن
-
proactive secret sharing
تسهیم راز پیشنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] طرحی برای مقابله با لو رفتن سهام مرتبط با رازی که به افشای راز منجر شود
-
secret sharing scheme
طرح تسهیم راز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] به اشتراک گذاشتن اطلاعات محرمانه میان تعدادی شرکتکننده بهطوریکه زیرمجموعۀ مشخصی از آنها قادر به بازیابی آن اطلاعات باشند درحالیکه سایر اعضا قادر به درک هیچگونه اطلاعات مرتبط با آن نباشند
-
visual secret sharing scheme
طرح تسهیم راز دیداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] نوعی طرح تسهیم راز که در آن شرکتکنندگان ازطریق ابزارهای دیداری قادر به بازیابی راز هستند
-
راز و نیاز کردن
لغتنامه دهخدا
راز و نیاز کردن . [ زُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرّ وحاجت و خواهش خود را با محبوب درمیان نهادن . (از فرهنگ نظام ). || خواهشگری نمودن ؛ راز و نیازکردن با خدا، دعا و مناجات کردن بدرگاه پروردگار.
-
راز و نیاز
لغتنامه دهخدا
راز و نیاز.[ زُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) مرکب از راز بمعنی گفتگوی پنهانی و نیاز بمعنی خواهش و تمنا : زاهد چو از نماز تو کاری نمیرودهم مستی شبانه و راز و نیاز من . حافظ.و رجوع به راز و نیاز کردن شود.|| (اِ مرکب ) یکی از گوشه های دستگاه همایون . (سرگذ...
-
افشای راز کردن
لغتنامه دهخدا
افشای راز کردن . [ اِ ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راز کس آشکارا کردن . طنبور از غلاف بیرون آوردن و بیرون کردن . طنبور از جوال بیرون کردن . زنار از زیر خرقه گشادن . شیشه بر سر بازار شکستن . شیشه بر سر کسی شکستن . شیشه بر سنگ زدن و آمدن . سرپوش از روی راز ...
-
بر روز افتادن راز
لغتنامه دهخدا
بر روز افتادن راز. [ ب َاُ دَ ن ِ ] (مص مرکب ) بر روی روز افتادن راز. کنایه از بسیار ظاهر و آشکار شدن . (آنندراج ) : گرچه این گریه ٔ خونی بشب انداخته ای عاشق آن نیست که بر روز نیفتد رازش .فیضی (از آنندراج ).
-
راز دل گفتن
دیکشنری فارسی به عربی
کومونة
-
راز نگهدار،رازدار
لهجه و گویش تهرانی
سر نگهدار
-
راز و حکمت
فرهنگ گنجواژه
اسرار، عرفان.
-
راز و رمز
فرهنگ گنجواژه
اسرار.