افشای راز کردن . [ اِ ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راز کس آشکارا کردن . طنبور از غلاف بیرون آوردن و بیرون کردن . طنبور از جوال بیرون کردن . زنار از زیر خرقه گشادن . شیشه بر سر بازار شکستن . شیشه بر سر کسی شکستن . شیشه بر سنگ زدن و آمدن . سرپوش از روی راز برداشتن . بیرون دادن و بیرون کردن راز. دهل دریدن . پرده از روی کار کشیدن . پرده از کار برداشتن . پرده از روی کار برخاستن و افتادن . پرده دریدن . بدن پرده ٔ راز تنگ کردن . پرده ٔ راز برداشتن .گربه از بغل افکندن . بر روی روز افتادن راز. بروز افتادن راز. بر سر بازار نهادن . بر سر صحرا افکندن . وبر صحرا نهادن . و در صحرا نهادن راز، همه از مترادفات است . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 24). و برای شواهد آن رجوع به مجموعه ٔ مترادفات صص 24 - 25 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.