کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رازی شوشتری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
علی رازی
لغتنامه دهخدا
علی رازی . [ ع َ ی ِ] (اِخ ) ابن حسین بن جنید رازی ، مشهور به مالکی و مکنّی به ابوالحسن . محدث و حافظ بود. سفرهای بسیار کردو نزد ابوجعفر نفیلی به کسب دانش پرداخت و در سال 291 هَ . ق . در سن بیش از هشتادسالگی درگذشت . او راست : حدیث مالک . (از معجم ال...
-
علی رازی
لغتنامه دهخدا
علی رازی . [ع َ ی ِ ] (اِخ ) متوفی در سال 686 هَ . ق . او راست : تهذیب الاسماء و اللغات . (از معجم المؤلفین ج 7 ص 92).
-
نصیب رازی
لغتنامه دهخدا
نصیب رازی .[ ن َ ب ِ ] (اِخ ) از شعرای قرن یازدهم است ، و به روایت نصرآبادی به هندوستان مهاجرت کرده است او راست :خوش ترنج غبغب او را به چنگ آورده ام بوسه می خواهم دهانش را بتنگ آورده ام .(از تذکره ٔ نصرآبادی ص 400).
-
نظام رازی
لغتنامه دهخدا
نظام رازی . [ ن ِ م ِ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم است و به روایت سام میرزا «از جمله ٔ حفاظ آستانه ٔ امامزاده عبدالعظیم است و در کتیبه نویسی دستی دارد». او راست :چگونه با دگران بینمش که نپسندم غبار غیر ز غیرت به گرد دامانش .(از تحفه ٔ سامی ص 178).
-
علامه رازی
لغتنامه دهخدا
علامه رازی . [ ع َل ْ لا م َ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابوجعفر بویهی ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به قطب الدین وقطب المحققین . وی اهل ورامین از توابع ری بوده و نسبش به آل بویه میرسد. وی از شاگردان علامه ٔ حلی بود و قواعد علامه را با خط خود نوشته است . در طب...
-
غبار رازی
لغتنامه دهخدا
غباررازی . [ غ ُ رِ ] (اِخ ) از شاعران دوره ٔ قاجاریه بوده است . رضاقلی خان هدایت آرد: اسمش میرزا نبی ودر هشت ماهگی در غلبه ٔ مرض آبله اعمی گشت و در سن شباب بقدر امکان تحصیل علوم کردی . عجب اینکه با وجود عدم بصیرت به شغل و حرفت عطاری که به کثرت ادویه...
-
فخر رازی
لغتنامه دهخدا
فخر رازی . [ ف َ رِ ] (اِخ ) محمدبن عمربن حسین بن علی طبرستانی . مولد وی به ری بود و در هرات مدفون گردید. لقبش فخرالدین و منسوب به خاندان قریش است . کنیتش ابوعبداﷲ و مشهور به امام رازی و امام فخرالدین و فخر رازی است . وی از فحول حکما و علمای شافعی اس...
-
صالح رازی
لغتنامه دهخدا
صالح رازی . [ ل ِ ح ِ ] (اِخ ) رجوع به صالح بن ابی حماد... شود.
-
طهرانی رازی
لغتنامه دهخدا
طهرانی رازی . [ طِ ی ِ ] (اِخ )قفطی در اخبار الحکما گوید: «کتاب المسائل قصرانی منجم را بخط طهرانی رازی خود دیده ام ». (قفطی ص 265).
-
غضائری رازی
لغتنامه دهخدا
غضائری رازی . [ غ َ ءِ ی ِ ] (اِخ ) محمدبن علی غضائری رازی ، مکنی به ابوزید از شاعران بزرگ عراق واز مداحان امرای آخر دیلمی در ری و سلطان یمین الدوله محمود غزنوی است . لقب شعری او را غضائری و غضاری هردو نوشته اند، او خود در اشعارش غضائری آورده است :کج...
-
غضاری رازی
لغتنامه دهخدا
غضاری رازی . [ غ َ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به غضائری رازی و مجمع الفصحاء ج 1 ص 368 و ترجمان البلاغه ٔ رادویانی شود. در همین کتاب اخیر این مطلع از او آمده است : این غم دل برد یک ره چون هزیمت گشت بردفر خجسته فر فروردین پدید آورد ورد.
-
غضایری رازی
لغتنامه دهخدا
غضایری رازی . [ غ َ ی ِ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به غضائری رازی شود.
-
فاخری رازی
لغتنامه دهخدا
فاخری رازی . [ خ ِ ی ِ ] (اِخ ) اسمش ابوالمفاخر بوده ، به روزگار دولت غیاث الدین محمدبن ملکشاه سلجوقی ظهور نموده و از فضلا و شعرا گوی مسابقت ربوده است . (مجمعالفصحا چ سنگی ج 1 ص 376).
-
هم رازی
لغتنامه دهخدا
هم رازی .[ هََ ] (حامص مرکب ) همرازی . راز گفتن و راز شنیدن .رازداری . حفظ سِر : با ملأ اعلی به انبازی هرچه تمامتر همرازی کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
-
جمال رازی
لغتنامه دهخدا
جمال رازی . [ ج َم ْ ما ل ِ ] (اِخ )احمدبن جعفربن نصر از محدثان است . (لباب الانساب ).