کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رئلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رئلان
لغتنامه دهخدا
رئلان . [رِءْ ] (ع اِ) ج ِ رأل . بچه های شترمرغ یا بچه های یکساله ٔ آن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). و رجوع به رأل و رئال شود.
-
جستوجو در متن
-
استرآل
لغتنامه دهخدا
استرآل . [ اِ ت ِرْ ](ع مص ) استرآل نبات ؛ گوالیدن و دراز شدن آن . شبّه بعنق الرأل . (منتهی الارب ). || استرآل رئلان ؛بزرگ و کلان شدن جوجه های شترمرغ . (از منتهی الارب ).
-
رأل
لغتنامه دهخدا
رأل . [ رَءْل ْ ] (ع اِ) بچه ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (دهار). بچه ٔ یک ساله ٔ شترمرغ . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، اَرْوال ، رِئلان ، رِ...