کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذکر الاوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ذکر الاوز
معنی
ادم مهم , ضربت برکپل , توده , چوب ذرت
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذکر الاوز
دیکشنری عربی به فارسی
ادم مهم , ضربت برکپل , توده , چوب ذرت
-
واژههای مشابه
-
ذِکْرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد - ياد کردن - ذکر- هوشیاری
-
ذُکِرَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد شد
-
ذُکِرَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد شده
-
ذَکَرَ
فرهنگ واژگان قرآن
ياد کرد
-
ذَکَرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
مرد - پسر- جنس نر
-
ذکر کردن
فرهنگ واژههای سره
یادکردن
-
شایان ذکر
فرهنگ واژههای سره
گفتن
-
عالی ذکر
لغتنامه دهخدا
عالی ذکر. [ ذِ ] (ص مرکب ) آنکه همواره نام او بخوبی برده شود : و دائم موقر و محترم و عالی الذکر و نافذ الامر و مهیب و مطاع و سرور و دین پرور باد. (تاریخ قم ص 4).
-
ذکر سایر
فرهنگ فارسی معین
(ذِ رِ یِ) [ ع . ] (اِمر.) شهرت .
-
ذکر کردن
فرهنگ فارسی معین
(ذِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - یاد کردن ، نام بردن . 2 - بیان کردن . 3 - تسبیح گفتن ، تهلیل .
-
ذکر اره
لغتنامه دهخدا
ذکر اره . [ ذِ رِ اَرْ رَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) نوعی از ذکر درویشان که تلفظ آن بشرکت زبان و سینه باشد بوجهی که آواز کشیدن اره بدان مفهوم شود یعنی لفظ اﷲ را بسوی بینی کشند و لفظ هو را بجانب قلب و سینه و این کشیدن و فروبردن هر دو لفظ مذکور به زور و...
-
ذکر کردن
لغتنامه دهخدا
ذکر کردن . [ ذِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گفتن . یاد کردن . نام بردن . تذکار : خورشید رخ ترا کند ذکرهر ذرّه اگر شود زبانی . عطار. || گفتن ذکر.تسبیح . تهلیل : خوردن برای زیستن و ذکر کردن است تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است .سعدی .
-
قابل ذکر
لغتنامه دهخدا
قابل ذکر. [ ب ِ ل ِ ذِ ] (ص مرکب ) موضوع بااهمیت . شایسته ٔ یادآوری .شایان یادآوری . آنچه لیاقت یاد کردن را دارا بود.