کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ذونزل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ذونزل
لغتنامه دهخدا
ذونزل . [ ن َ زَ ] (ع ص مرکب ) بسیار باران .ابری نزل و ذونزل ؛ بسیار باران . (از تاج العروس ).
-
ذونزل
لغتنامه دهخدا
ذونزل . [ ن ُ زُ ] (ع ص مرکب ) مبارک . یقال طعام ذونزل و نزیل ؛ ای مبارک و یقال رجل ذونزل ؛ ای کثیر النفل و العطاء و البرکة و قال لبید : و لن تعدموا فی الحرب لیثاً مجرباًو ذا نزل عندالرزیة باذلا.(تاج العروس ).
-
جستوجو در متن
-
نزل
لغتنامه دهخدا
نزل . [ ن َ زَ ] (ع اِ) باران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (المنجد). ج ، انزال .- سحاب نُزْل و ذونَزَل ؛ کثیرالمطر. (اقرب الموارد).|| پاکیزگی و بالیدگی زراعت و خوبی آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پا...