کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیبع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دیبع
لغتنامه دهخدا
دیبع. [ دَ ب َ ] (اِخ ) رجوع به ابن دیبع شود.
-
دیبع
لغتنامه دهخدا
دیبع. [ دَ ب َ ] (ع ص ) به لغت نوبی به معنی سپید است . (یادداشت مؤلف ).
-
واژههای مشابه
-
ابن دیبع
لغتنامه دهخدا
ابن دیبع. [ اِ ن ُ دَ ب َ ] (اِخ ) وجیه الدین ابوعبداﷲ عبدالرحمن بن علی بن محمدبن عمر شیبانی زبیدی (866-944 هَ .ق .). مولد او زبید و عم او بدانجا مفتی بود. اونزد عم علوم مختلف آموخت و سه بار بزیارت خانه رفت و در آنجا بتعلیم تاریخ و حدیث پرداخت و سران...
-
واژههای همآوا
-
دیبا
فرهنگ نامها
(تلفظ: dibā) (= دیباه) (در قدیم) نوعی پارچهی ابریشمی معمولاً رنگین .
-
دیبا
واژگان مترادف و متضاد
ابریشمی، پرند، پرنیان، حریر، دیباج
-
دیبا
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) پارچة ابریشمی رنگین .
-
دیبا
لغتنامه دهخدا
دیبا. (اِ) قماشی باشد از حریر الوان . (برهان ). قماشی است ابریشمین در نهایت نفاست . (برهان ذیل طراز). و دیبه حریر نیک و دیباج معرب آن است . (انجمن آرا). حریر نیک . (آنندراج ). نوعی از جامه ٔ ابریشمی و منقش باشد. (غیاث ) (آنندراج ). جامه ٔ ابریشمین ،د...
-
دیبا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dēpāk] ‹دیباه، دیبه› [قدیمی] dibā نوعی پارچۀ ابریشمی؛ پارچۀ ابریشمی رنگین.〈 دیبای مشجر: [قدیمی] دیبایی که بر آن نقش درخت باشد.
-
دیبا
واژهنامه آزاد
دیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشاهان و تزئین خانه کعبه بکار می رفته است . این بافته به اعتقاد احمد اقتداری در کتاب دیار شهر...
-
دیبا
واژهنامه آزاد
زیرخاک اندرونت باید خفت
-
دیبا
واژهنامه آزاد
کنایه از روی زیبا و ماه شب چهارده
-
دیبا
واژهنامه آزاد
پارچه ی ابریشمی