کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دَاعِيَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
داعی دزفولی
لغتنامه دهخدا
داعی دزفولی . [ ی ِ دِ ] (اِخ ) سیدعبداﷲ متوفی به سال 1256 هَ . ق . و متولد1158 هَ . ق . او راست :جوانی چه آورد و پیری چه بردشود محو اندیشه ٔ خواب و خوردمی سالخوردی که یکجرعه اش نمرد آنکه خورد و نخورد آنکه مردز یک خم دهد ساقی روزگاربتو صاف صاف و بمن ...
-
داعی شیرازی
لغتنامه دهخدا
داعی شیرازی . [ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به داعی (شاه ...) شود.
-
داعی صغیر
لغتنامه دهخدا
داعی صغیر. [ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابومحمد حسن بن قاسم بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن المعروف بشجری بن القاسم بن الحسن بن امیر زیدبن الحسن السبطبن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهم السلام و لقب او الداعی الی الحق بود و بکتاب انساب الداعی الصغیرنبشته . در ...
-
داعی کبیر
لغتنامه دهخدا
داعی کبیر. [ ی ِ ک َ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح باطنیان ، خاصه صباحیه یعنی پیروان حسن صباح یا پیروان «دعوت جدیده » مرتبه ای از مراتب و درجات هفتگانه ٔ سیر است که : سوس و رفیق و لاصق و فدائی از آن جمله است و ظاهراً این اصطلاحات خاص این دسته است که با اصطل...
-
داعی کبیر
لغتنامه دهخدا
داعی کبیر. [ ی ِ ک َ ] (اِخ ) حسن بن زید علوی بن محمدبن اسماعیل بن حسن بن زیدبن حسن بن علی صاحب طبرستان و او بسال 250 هَ . ق . در طبرستان ظاهر شد و پس از آنکه طبرستان را قبضه کرد در 270 وفات کرد و برادر اوداعی الی الحق محمدبن زید بجای او نشست . حسن ر...
-
داعی الاسلام
لغتنامه دهخدا
داعی الاسلام . [ عِل ْ اِ ] (اِخ ) رجوع به محمدعلی داعی الاسلام شود.
-
داعی الحسینی
لغتنامه دهخدا
داعی الحسینی . [ عِل ْ ح ُ س َ ] (اِخ ) النسفی سید شمس الدین . شاعری است و این رباعی او راست :دل در لب تو معجزه ٔ عیسی دیدوز فرق تو تاقدم همه معنی دیدمجنون شب زلف چو زنجیر تو شدمجنون نشود هر که چنان لیلی دید.و نیز او راست :دانی ز چه معنی نشد ای در یت...
-
داعی الدعاة
لغتنامه دهخدا
داعی الدعاة. [ عِدْ دُ ] (اِخ ) عبدالجباربن اسماعیل بن عبدالقوی و حاج بن عبدالقوی نیز گفته اند. از بازماندگان انصار فاطمیین به مصر بود از پس آنکه دولت آنان برفته بود، او با گروهی از باطنیه ٔ اسماعیلیه و غیر آنان اتفاق کرد و عماره ٔ یمنی در میان آنان ...
-
داعی الدعاة
لغتنامه دهخدا
داعی الدعاة. [ عِدْ دُ ] (ع اِ مرکب ) در درجات و مراتب هفتگانه ٔ اسماعیلیه یعنی ناطق و اساس و امام و حجت و داعی و مأذون و مستجیب ، گاهی میان حجت جزایر و امام درجه ای ذکر میکنند باسم باب که شاید همان است که گاهی هم «حجت اعظم » نامیده میشود و در طریقه...
-
داعی العلوی
لغتنامه دهخدا
داعی العلوی . [ عِل ْ ع َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به داعی صغیر شود.
-
داعی الیمنی
لغتنامه دهخدا
داعی الیمنی . [ عِل ْ ی َ م َ ] (اِخ ) علی بن احمدبن الامام القاسم بن محمد الحسنی الیمنی امیر زیدی (1040-1121 هَ. ق .) وی مردی شجاع و فقیه و با فرهنگ برآمد. پدر او امارت صعدة و نواحی آن داشت و چون 1066 درگذشت ، عم وی اسماعیل متوکل بجای پدر وی بنشست د...
-
داعی الدعاة
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] dā'iyoddo'āt ۱. دعوتکنندۀ دعوتکنندگان؛ رئیس دعاة.۲. در فرقۀ اسماعیلیه، رئیس مجلس دعوت.
-
داعي السلام
دیکشنری عربی به فارسی
صلح طلبان
-
داعی الی ا
لغتنامه دهخدا
داعی الی ا. [ اِ لَل ْ لاه ] (اِخ ) شاه داعی ، شاعر شیرازی . رجوع به داعی (شاه ...) و داعی شیرازی شود.
-
داعی الی ا
لغتنامه دهخدا
داعی الی ا. [ اِلَل ْ لاه ] (اِخ ) الامام الناصر للحق حسن بن علی بن الحسین بن زیدبن عمربن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام . و او را کتبی است در فقه بر مذهب زیدیه و گفته اند نزدیک صد کتاب دارد و صاحب الفهرست بعضی از آن کتب را نام برده اس...