کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دهق
معنی
(دَ هَ) [ ع . ] (ص .) دو چوب که با آن ساق پا را شکنجه کنند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دهق
فرهنگ فارسی معین
(دَ هَ) [ ع . ] (ص .) دو چوب که با آن ساق پا را شکنجه کنند.
-
دهق
لغتنامه دهخدا
دهق . [ دَ هََ ] (ع اِ) اشکنجه . (ناظم الاطباء). شکنجه . ج ، ادهاق . (مهذب الاسماء). || دو چوبی است که بدان ساق را شکنجه کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
دهق
لغتنامه دهخدا
دهق . [ دَه ْ ] (ع مص ) شکستن چیزی را و بریدن یا سخت فشردن چیزی را و شکنجه کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شکستن . (المصادر زوزنی ). || زدن کسی را. || پر کردن جام را. پر کردن . (از المصادر زوزنی ). || سخت ریختن آب را. (از لغات اضداد است ). (منت...
-
دهق
لغتنامه دهخدا
دهق . [ دِ هََ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . واقع در 62هزارگزی شمال باختری نجف آباد. دارای 4685 تن سکنه می باشد. آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
دهق
لغتنامه دهخدا
دهق . [ دِهََ ] (اِخ ) دهی از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن . واقع در 13هزارگزی باختری داران . دارای 1415 تن سکنه می باشد. آب آن از رودخانه تأمین می شود. راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
دهق
واژهنامه آزاد
شهری با جمعیتی حدود 12000 نفر در یکصد کیلومتری اصفهان و یکصد کیلو متری نجفآباد که از شمال در هفتاد کیلو متر ی گلپایگان قرار دارد و یک شهر صنعتی محسوب می شود
-
واژههای مشابه
-
دهق عربستان
لغتنامه دهخدا
دهق عربستان . [ دِ هََ ع َ رَ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . این دهستان در سازمان آمار جزء شهرستان فریدن ولی در سازمان فرمانداری یکی از دهستانهای بخش نجف آباد شهرستان اصفهان منظور شده است . این دهستان در شمال با...
-
واژههای همآوا
-
دحق
لغتنامه دهخدا
دحق . [ دَ ] (ع مص ) راندن و دور گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب ). دور کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || انداختن زهدان آب منی را و قبول نکردن . و یقال ایضاً: قبح اﷲ اماً دحقت به ولدته . || کوتاه شدن دست کسی از چیزی . (منتهی الارب ). || التفات نکردن مرد...
-
جستوجو در متن
-
کرون
لغتنامه دهخدا
کرون . [ ک َرْ وَ ] (اِخ ) نام یکی از بلوکات اصفهان . (منتهی الارب ). از بلوکات اسپاهان حد شمالی برخوار و دهق ، شرقی نجف آباد، جنوبی لنجان و فریدن و غربی فریدن است ، 95 قریه و در حدود 19352 تن جمعیت دارد. (یادداشت مؤلف ).
-
دماب
لغتنامه دهخدا
دماب . [دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 855 تن . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
گل دره
لغتنامه دهخدا
گل دره . [ گ ُ دَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان ، واقع در 71هزارگزی شمال باختر نجف آبادو 2000گزی راه دهق به دامنه . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات ، کتیرا، انگور و سیب زمینی است . شغل اهالی زراعت و صنایع...
-
خیرآباد
لغتنامه دهخدا
خیرآباد. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دهق بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع در 70 هزارگزی شمال باختری نجف آباد و 4 هزارگزی راه مالرو دهک به دامنه با 819 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).